جناح هاي سياسي ترکيه با هم توافق مي کنند

دکتر اسدالله اطهري در گفت وگو با «اعتماد»: جناح هاي سياسي ترکيه با هم توافق مي کنند


نويسنده: سورنا اسپهبد


    انتخابات امروز مجلس ترکيه در ميان تنش ها و چالش هاي تند سياسي برگزار مي شود. پيش بيني مي شود ميزان مشارکت در اين دوره از انتخابات که بسيار مهم و حياتي خوانده مي شود، بالاباشد. در انتخابات امروز علاوه بر 14 حزب و گروه سياسي، 700 کانديداي مستقل نيز حضور دارند. قرار است مجلس جديد موضوع انتخاب رئيس جمهور توسط مردم را تصويب کند. کردهاي ترکيه نيز در اين انتخابات شيوه جديدي به کار برده و به جاي فهرست هاي حزبي، 60 نامزد مستقل معرفي کرده اند. کردها که پيش بيني مي شود 30 درصد کرسي هاي مجلس را کسب کنند در کنار نمايندگان حزب جنبش ملي ترکيه قرار خواهند گرفت که اعلام کرده است موضوع اجراي حکم اعدام عبدالله اوجالان رهبر کردها را که در زندان است به طور جدي در پارلمان جديد پيگيري خواهد کرد. براي آشنايي بيشتر با انتخابات امروز ترکيه و اوضاع سياسي آن کشور با دکتر اسدالله اطهري کارشناس مرکز پژوهش هاي استراتژيک خاورميانه گفت وگو کرده ايم.
    
    - - -
    
    ابتدا درباره اين انتخابات به طور کلي توضيح بدهيد.
    
    انتخاباتي که امروز در ترکيه برگزار مي شود انتخابات زودرس مجلس است. دليلش هم اختلافي بود که بين ارتش و دولت )سکولارها و اسلام گراها( در ماه هاي پيش بروز کرد. براي گشايش در بن بستي که حاصل شد توافق به عمل آمد که انتخابات زودرس مجلس برگزار شود.
    
    وضع بغرنجي در جو سياسي ترکيه شکل گرفته. بدين معنا که سکولارها با پشتيباني نهاد ارتش به هيچ وجه حاضر نمي شوند که قدرت در اختيار اسلام گراها بيفتد. از طرفي حزب عدالت و توسعه آقاي اردوغان هم طوري عمل کرده که موفقيت هايش انکارناپذير است و داراي نفوذ و پايگاه مردمي شده که نمي تواند ناديده گرفته شود. اين وضع دوقطبي فضا را حتي خطرناک مي کند. درباره آينده اين وضع چه نظري داريد؟
    
    با توجه به آنچه در ترکيه مي گذرد و همين حالت پيش آمده به نظر مي رسد که جناح ها به اين نتيجه برسند که به سمت انتخاب رئيس جمهوري توافقي بروند. يعني هيچ يک از دو طرف بر مواضع خود اصرار نورزند و توافقي حاصل کنند بر سر انتخاب يک رئيس جمهور. حزب عدالت و توسعه هم اگرچه پايگاه وسيعي به دست آورده در طرف مقابلش ارتش، نهادهاي سکولار و نهادهاي اقتصادي قرار دارند که پشت سر حاکميت هستند و مقاومت مي کنند.
    
    عوامل موفقيت حزب عدالت و توسعه چه بوده است، خصوصاً که در جوي که حاکميت از آن سکولارهاست حزبي که نام و نشان اسلام گرايي دارد توانسته کارش را پيش ببرد.
    
    حزب عدالت و توسعه رفاه اقتصادي به ارمغان آورده. مردم از رفاهي که به دست آورده اند راضي هستند. از طرفي در منطقه کردنشين حالت فوق العاده را لغو کرده. روابط با امريکا و اروپا را گسترش داده. از اهرم اتحاديه اروپا براي کنترل نظامي ها استفاده کرده و مهمتر از همه اينکه فسادناپذير بوده. فساد مالي نداشته است و در نتيجه اين سياست ، طبقه متوسط جديدي شکل گرفته.
    
    در همين فاصله زماني کوتاه پنج ساله؟
    
    بله در همين پنج ساله. کارهاي اقتصادي اردوغان خوب بوده. روابط با عرب ها را گسترش داده تا آنجا که ترکيه عضو ناظر اتحاديه عرب شده. سرمايه هاي عرب ها را جذب کرده و پاکي اقتصادي که دارند موجب شده در کنار علل و عوامل فوق پايگاه اجتماعي خود را گسترش دهند. حزب عدالت و توسعه از همه قشرهاي اجتماعي توانسته يارگيري کند.
    
    يعني بيش از مليون و جمهوريخواهان؟
    
    حزب جمهوريخواه خلق بيشتر در ميان عناصر ملي گراي افراطي طرفدار دارد و از سوي ارتش حمايت مي شود و پايگاه اجتماعي خاص خود را دارد. به علاوه اينها با کردها مخالف هستند. موسيقي هاي نظامي دارند و آوازخوان هاي مشهور ترک را در مراسم خود به خدمت مي گيرند. در حالي که حزب عدالت و توسعه خوانندگان پاپ را مي آورد که تاکيد بر مردمي بودن دارد و اجتناب از ملي گرايي افراطي.
    
    جمهوريخواهان و ملي گراهاي افراطي گويا خيلي برنامه ها براي شکست حزب عدالت و توسعه دارند. يعني به هر راهي متوسل شده اند.
    
    بله از آنجا که عدالت و توسعه حزبي اسلام گراست اينها از زاويه ديد اسلام به زن خيلي سوءاستفاده کرده اند. گفته اند زنان مي توانند آزاد باشند. نوشيدن آزاد باشد و امثال اين سياست ها. مي خواهند به اين طريق راي حزب عدالت و توسعه را بشکنند.
    
    بحث کردها هم در اين انتخابات جايگاه خاص خودش را دارد. در همين ماه ها که تنش سکولارها و اسلام گرايان اوج گرفت ارتش کراراً اعلام کرد که قصد حمله به شمال عراق را دارد. اين حمله چه نقشي در مسائلي داخلي ترکيه دارد؟
    
    خيلي نقش دارد. حزب عدالت و توسعه بود که پس از سال ها حالت اضطراري مناطق کردنشين را لغو کرد و به ارتش اجازه سرکوب کردها را نداد. در عمليات ارتش در شمال عراق هم جلوي آنها را گرفت و گفت بايد منطقي و از طريق ديپلماسي پيش برويم، ولي مساله کردستان عراق بزرگ ترين دردسري است که دولت ترکيه دارد. از مساله کرکوک هم نگران است.
    
    در خبرها آمده است که ارتش پس از انتخابات به شمال عراق حمله خواهد کرد.
    
    اين معادله ساده يي نيست. امريکايي ها نماينده ويژه يي تعيين کرده اند که با ترکيه و عراق صحبت مي کند. تا حالاتوانسته اند ترکيه را آرام نگه دارند. ولي ترکيه فکر مي کند امريکا در مورد مبارزه با تروريسم به پ ک ک که مي رسد ساکت مي شود. به همين جهت ترکيه خشمگين شده و مي گويد پ ک ک بمب گذاري کرده. امريکا هم نمي خواهد شمال عراق که تنها منطقه آرام و آزاد آنجاست آن هم دچار مشکل بشود. ترک ها يک بار در زمان سقوط صدام به عراق حمله ور شدند. اما امريکايي ها کماندو هاي آنها را گرفتند و به شکل تحقير آميزي برگرداندند. چيزي که هست حملات توپخانه يي است. در شمال عراق البته روستايي را به ترک ها اختصاص داده اند که از آنجا کردها و پ ک ک را کنترل کنند. ترکيه اقدامات امنيتي و اطلاعاتي با کشورهاي ديگر مثل عربستان سعودي، اردن، امارات متحده عربي دارد. نشست هايي دارند که با آنها صحبت مي کنند در مورد عراق و شمال عراق. اما خود عراقي ها در اين نشست ها حضور ندارند.
    
    در انتخابات امروز تعدادي نامزد مستقل هم هستند که حضورشان خيلي موثر است؟
    
    سکولارها هستند که اين نامزدهاي مستقل را به تعداد زياد وارد عرصه رقابت ها کرده اند تا راي حزب عدالت و توسعه را بشکنند.
    
    جمعيت علوي ها هم هستند که ميانه يي با افراطيون مذهبي ندارند و از طرفي متحد سنتي سکولارها هستند. حزب عدالت و توسعه خيلي در پي جذب اينها هم هست؟
    
    تاريخ نشان داده که علوي هاي ترکيه به سکولارها راي مي دهند. اما حالاروابط علوي ها با حزب عدالت و توسعه خوب شده. علوي ها از افراط گرايي مذهبي وحشت دارند. ولي حرکت هاي خوب حزب عدالت و توسعه موجب شده که بتواند در ميان آنها هم يارگيري کند. همين که خواستار آشتي اسلام و مدرنيته شده، طرفدار تساهل و مداراست و رهيافت غير ايدئولوژيک نشان داده اينها موجب موفقيت حزب شده است.
    
    انتخابات رياست جمهوري ترکيه روز 30 مهر ماه آينده برگزار خواهد شد. انتخابات امروز تاثيري بر آن انتخابات خواهد داشت؟
    
    کاملاً تاثير دارد با راي دادگاه قانون اساسي انتخاب رئيس جمهور همچنان با راي مردم نيست و بنابراين جريان جناحي که بتواند اکثريت را در مجلس به دست بياورد خواهد توانست به سوي رياست جمهوري حرکت کند.
    
    
    
     سورنا اسپهبد
    




مذاکره تنها راه حل برای ترکیه است

مذاکره تنها راه حل برای ترکیه است
یادداشتی از دکتر اسد الله اطهری
برای بررسی یک پدیده باید به دلایل، ریشه ها و آغاز و پایان آن پدیده پرداخت. خشونت هایی که در بیشتر کشورها مانند سریلانکا، کشمیر، درگیری‌های مرزهای شمالی عراق با ترکیه وحود دارد ظاهرا مسائل پیچیده‌ای نیستند اما باید به بطن ماجرا توجه شود و با توجه به شرایطی که آن بحران به را وجود می آورد برای حل آن راه حل مناسبی تدبیر شود.
 
درگیری‌های اخیر ارتش ترکیه با کردهای پ.ک.ک در ظاهر به این باز می گردد که حزب کارگران کرد یک پاسگاه در ترکیه را مورد حمله قرار دادند. ترکیه نیز اعلام کرد که تمام پایگاه های تروریستی این گروه را از بین خواهد برد. ولی باید به این سوال پاسخ داد که پ.ک.ک در اصل به دنبال چیست؟ کردها چه می خواهند؟ بحث اصلی این گروه چیست؟
 
هرچه در جامعه ترکیه دموکراسی بیشتری رواج پیدا کند و هر چه میزان خشونت ها کاهش پیدا کند و گفت و گو و مذاکره بتواند جای خشونت را بگیرد، هر چه به خواسته‌های کردهای ترکیه اهمیت بیشتری داده شود و حقوق این گروه نادیده گرفته نشود می تواند کمکی باشد به رفع خشونت‌ها در منطقه.
 
کردهای پ.ک.ک از شرایط نامساعد کردها در ترکیه سوء استفاده می کنند. مناطق کردنشین ترکیه از محروم ترین مناطق ترکیه به حساب می آیند و تا چندی پیش دولت های این کشور از واژه ترک های کوهستان در ادبیات سیاسی خود به جای ترک استفاده می کردند. این مسائل شرایطی را به وجود آورد که پ.ک.ک بتواند از آن به نفع خود استفاده کند و از شرایط به وجود آمده به نوعی سوء استفاده کند.
 
اکنون اما حرکت های خوبی را رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه آغاز کرده است. این حرکت‌ها را ترگت اوزال آغاز کرده بود و سعی کرد که کردها را به رسمیت بشناسد و بعد از او اجویت یک سری اصلاحات را آغاز کرد. اما این اصلاحات در دوران طیب اردوغان روند تازه ای را دنبال کرد. اکنون جامعه دموکراتیک کرد به طور مستقل وارد پارلمان شده است. اینها همه توسعه سیاسی حزب عدالت و توسعه به رهبری طیب اردوغان بود.
 
افراطیون ارتش گاهی حرکاتی انجام می دهند که هدفشان تحت تاثیر قرار دادن این اصلاحات است. ترکیه نیاز به زمان و اصلاحات و عدم خشونت دارد. ادامه اصلاحات، توسعه سیاسی و اقتصادی، ادامه روند توسعه اجتماعی در مناطق کردنشین، لغو حالت‌های فوق‌العاده در مناطق کردنشین، جلوگیری از مهاجرهای اجباری کردها، توسعه صنعت و کشاورزی در مناطق کردنشین و رسیدگی به امور کردها می تواند به عدم خشونت منجر شود.
 
در آفریقای جنوبی سیاه‌ها و سفیدها توانستند از طریق مذاکره و گفت‌و‌گو درگیری‌های را کاهش دهند و توانستند موفق شوند. اکنون ترکیه می تواند با استفاده از الگوهای کشورهای دیگر که بیشتر تفاهم را به خشونت ترجیه می‌دهد می تواند راه حل مناسبی برای جایگزین کردن جنگ در منطقه شمال عراق باشد.
 
اگر ترکیه بتواند مشکلات خود را با هموطنان کرد خود حل کند، مشکل کردها دیگر وجود نخواهد داشت.
روشی که اکنون ارتش ترکیه آن را اتخاد کرده به حل مشکل کمکی نخواهد کرد. هر چه حقوق کردها بیشتر رعایت شود مشکل کم رنگ تر خواهد شد. ما در جهان شاهد این هستیم که کشورهای چند قومی توانستند مشکلات خود را حل کنند. بنابراین برای ترکیه چندان مشکل نخواهد بود بتواند مشکل را با راه حل‌های ساده تری حل کند.
يکشنبه 28 مهر 1387  12:57

خبر از طريق پايگاه خبری مهر توسط يکی از دوستان شما ارسال شده است. لازم به ذکر است که خبرگزاری مهر هيچ مسئوليتی درمورد محتوای پیام ضميمه شده ندارد.
ازطرف : جواد حیران نیا
پيام : با سلام احتراما متن مصاحبه ایفاد می گردد. با تشکر از همکاری حضرتعالی. حیران نیا

نظریه‌پردازی مستلزم بسترسازی است

دکتر اسدالله اطهری که با خبرنگار مهر گفتگو می‌کرد در پاسخ به این سؤال که چه پیش شرطهایی باید وجود داشته باشد که ما در عرصه علوم انسانی دارای نظریه پردازی قوی باشیم، گفت: در ابتدا باید بدانیم برای چه نظریه پردازی می‌کنیم؟ در پاسخ باید گفت دو شاخص وجود دارد که بر آن اساس نیاز به نظریه‌پردازی احساس می‌شود. اول وجود یک مسئله یا معضل و دوم گسترش حوزه نظری موضوع. 

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد  در ادامه افزود: اول باید طرح مسئله کنیم و ببینیم که سؤال ما چیست. این سؤال در اثر یک دغدغه حاصل می‌شود. شاخص دوم این است که از رهگذر نظریه‌پردازی می‌توانیم به توسعه فضای اندیشه کمک کنیم. لذا این دو شاخص را می‌توان به عنوان فلسفه نظریه‌پردازی در نظر گرفت. به طور خلاصه، یک شاخص داشتن معضل و مسئله است و دیگری مفهوم سازی و گسترش اندیشه که از رهگذر آن بتوان دستگاه فلسفی و نظام فکری و اندیشگی را بسط و گسترش داد.

برای نظریه‌پردازی باید مکتب داشت

عضو هیئت مدیره انجمن ایرانی روابط بین‌الملل خاطر نشان کرد: باید توجه داشت که رشته روابط بین‌الملل یک رشته میان رشته‌ای است که با حوزه‌هایی چون جامعه شناسی سیاسی، فلسفه سیاسی، روانشناسی، اقتصاد سیاسی و غیره پیوند می‌خورد.

وی افزود: باید در نظر داشت که کسانی که برای اولین بار صحبت از روابط بین‌الملل و سیاست خارجی به معنای علمی آن در ایران کردند، این علوم را از طریق ترجمه وارد ایران کردند.

می‌توان نظریه روابط بین‌الملل ایرانی داشت

او در پاسخ به این سؤال که آیا می‌توان صحبت از روابط بین‌الملل ایرانی کرد، گفت: به نظر بنده  می‌شود صحبت از روابط بین‌الملل ایرانی کرد. مشابه این سؤال را در مورد چین مطرح می‌کنند. بسیاری از اندیشمندان حوزه روابط بین‌الملل به این موضوع پرداخته‌اند که آیا نظریه چینی روابط بین‌الملل وجود دارد. آیا چیزی که باعث می‌شود نظریه چینی در روابط بین‌الملل نداشته باشیم زبان است یا فرهنگ یا انسان چینی محصور شده در پشت دیوار چین.

در علوم انسانی هنوز دغدغه ایجاد نشده است

او در تبیین دیدگاههای خود درباره موقعیت کنونی ما درباره نظریه پردازی در  لوم انسانی چنین اظهار داشت: برای بررسی این موضوع باید در نظر داشت که نظریه‌پردازی در علوم انسانی به کلی نیازمند بسترهایی است که در حال حاضر در ایران وجود ندارد. در علوم انسانی هنوز دغدغه ایجاد نشده است. یکی از دلایل این است که علوم انسانی حوزه‌ای است که با قدرت پیوند دارد و با آن درگیر می‌شود. برای بستر سازی باید اعتماد متقابل بین دستگاههای تحقیقاتی، نهادهای پژوهشی و دولت و جامعه مدنی وجود داشته باشد. از سوی دیگر نهادهای تحقیقاتی، پژوهشی و آموزشی از جمله دانشگاهها باید با یکدیگر تعامل داشته باشند.

رشد علوم دقیقه باید موزون با علوم انسانی باشد

وی تصریح کرد: باید درنظر داشت برخی کارهای صورت گرفته در علوم انسانی در جاهایی خارج از دانشگاه شکل گرفته است. نخبگان غیر دانشگاهی در علوم انسانی توانسته‌اند در گذشته به تولید اندیشه دست بزنند. نکته دیگر این است که اگر علوم دقیقه قدرتمند باشد می‌تواند سوالاتی را ایجاد کند که علوم انسانی به آن جواب دهد. البته این سوال مطرح می‌‎شود که جوامعی بوده‌اند که علوم دقیقه پیشرفته و قدرتمند داشته‌اند ولی در علوم انسانی ضعیف بوده‌اند مثل شوروی. اساسا برای فروپاشی نظام شوروی یکی از فرضیات مطرح، ضعف در علوم انسانی است. عوامل ایدئولوژیک و نیازهای ساخت قدرت در حزب کمونیست سبب می‌شد تا سخت افزار بر نرم افزار اولویت داشته باشد و یک نا هماهنگی در این عرصه بوجود آید.

کارشناس ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه در ادامه خاطر نشان کرد: اعتقاد دارم برای نظریه‌پردازی در حوزه روابط بین‌الملل باید یک مکتب ایرانی روابط بین‌الملل بوجود آید که در آن مواد تاریخی ایران، انسان ایرانی، جهان بینی ایرانی، فرهنگ ایرانی و نگاه آنها به انسان مد نظر نظریه‌پردازان قرار گیرد. علاوه بر وجود بسترهای مناسب برای نظریه‌پردازی باید توجه داشت که کشورهایی چون کشورهای خاورمیانه و از جمله ایران با بسیاری از شاخه‌های علوم انسانی به تازگی آشنا شده‌اند. به عنوان مثال انسان شناسی در دهه 70 در خاورمیانه مطرح شده است. 

برای نظریه‌پردازی باید به انباشت فکری رسید

وی تصریح کرد: می‌بینیم که ترکیه چه میزان اعتبار منطقه‌ای خود را بالا برده است. در واقع ترکیه برای خود تعریف کرده که از نظام بین‌الملل چه می‌خواهد. حال آیا ترکیه یک دولت ملت به معنای غربی آن است. آیا این کشور با کردها مشکل ندارد. نکته این است  که ما نباید برای آماده شدن بسترها، توقف کنیم بلکه باید حرکت کرد. باید توجه داشت بسیاری از مفاهیم از جمله دولت - ملت یک فرآیند و پروسه هستند و نه یک پروژه. نکته دیگر این است که در غرب، اندیشمندان حرفهای دیگری را ادامه می‌دهند. مثلا کانت از هیوم و روسو تأثیر گرفته است. در ایران اندیشمندان متون همدیگر را نمی‌خوانند یا اشتراک نظر در مورد مفاهیم وجود ندارد و لذا پارادایم شکل نمی‌گیرد. لازمه شکل‌گیری پارادایم، انباشت اندیشه است. با اندیشه‌های گسسته شده و پیوند نخورده نمی‌توان به پارادایم رسید.

این استاد دانشگاه یادآور شد: در ایران متفکران روحیه دموکراتیک ندارند. یعنی به حوزه‌های مختلف که توسط دیگران مطالعه شده توجه نمی‌کنند. میان اندیشمندان ما سکوی علمی مشترک وجود ندارد و لذا نمی‌توانند نظرات هم را نقد کنند. عادت و رسم بر این است که حوزه‌ای تقسیم می‌شود و میان اجزای تقسیم شده پیوند ایجاد نمی‌شود. مثلا حوزه روشنفکری به حوزه‌های روشنفکر ملی - مذهبی، روشنفکر لائیک، روشنفکر مذهبی تقسیم شده که تعامل با هم ندارند.

انجمن‌های علمی و نهادهای غیر دولتی می‌توانند بسترهای لازم برای نظریه‌پردازی را مهیا کنند

وی در پاسخ به این سوال که آینده نظریه‌پردازی در علوم انسانی در ایران را چگونه پیش بینی می‌کنید، گفت: اگر بخواهم به طور خاص در مورد رشته روابط بین‌الملل بگویم، باید گفت که خوشبختانه در ایران کارهای خوبی دارد صورت می‌گیرد. به عنوان مثال تشکیل انجمنهای علمی مثل انجمن ایرانی روابط بین‌الملل و انجمن‌های علوم سیاسی سبب شده تا بستری فراهم شود و از این رهگذر گروههای مختلف دانشگاهی، تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان بتوانند گرد هم آیند. به عنوان مثال انجمن ایرانی روابط بین‌الملل نشستهای خوبی با موضوعات "میان رشته‌ای بودن رشته روابط بین‌الملل"، "نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل" را برگزار کرده و همایش "اخلاق و روابط بین‌الملل" را در آبان ماه امسال برگزار خواهد کرد.

این استاد دانشگاه در ادامه خاطر نشان کرد: همچنین انجمن قصد دارد که سالنامه ایرانی روابط بین‌الملل را منتشر کند. هدف از طرح این مسائل این بود که یادآور شوم بستر برای نظریه‌پردازی در علم روابط بین‌الملل در حال گذاشته شدن است. این انجمن‌ها می‌توانند اساتید دانشگاهها را به هم متصل کنند و حرکت بین‌المللی داشته باشند و معاشرت‌ فکری ایجاد کنتد.

می‌توانیم در عرصه نظریه‌پردازی به مرحله تولید برسیم

عضو هیئت مدیره انجمن ایرانی روابط بین‌الملل افزود: از بعد علمی این انجمن‌ها می‌توانند دوره‌های آموزشی را به دانشگاهها پیشنهاد کنند و دانشگاهها از پتانسیل چنین انجمن‌هایی در امر آموزش بهره‌مند گردند. این انجمن‌ها می‌توانند دغدغه و معضل را شناسایی و متون جدید مطرح شده در غرب را به جامعه دانشگاهی ایران معرفی کنند. در واقع این انجمن‌ها به عنوان یک نهاد مدنی می‌توانند واسطه‌ای میان دولت و جامعه باشد و می‌توانند به ایجاد پارادایم و توسعه مفاهیم کمک کند و نهایتا به امر نظریه‌پردازی منجر شود.

وی در پایان با اشاره به تقسیم بندی "مانهایم" از اندیشمندان، گفت: اگر تقسیم بندی مانهایم را مورد توجه قرار دهیم که اندیشمندان را به سه دسته مصرف کننده، تولید کننده و توزیع کننده تقسیم می‌کند؛ در حال حاضر در علوم انسانی، غرب نقش تولید کننده را دارد. دانشمندان ما نقش توزیع کننده را ایفا می‌کنند و در مرحله بعد جامعه مصرف کننده است. باید به گونه‌ای حرکت کنیم که از مصرف کنندگی و توزیع کنندگی به تولید کردن برسیم. ایران به لحاظ شرایط تاریخی، فرهنگی و اجتماعی این مواد را دارد که خود تولید کننده باشد. برای رسیدن به این مرحله دولت و تمام دستگاهها باید احساس نیاز کنند. 



امانت داری و اخلاق مداری
استفاده از اين خبر فقط با ذکر منبع " خبرگزاری مهر " مجاز می باشد.  

©2003-2005 Mehr News Agency

حزب عدالت و توسعه؛ و الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا

حزب عدالت و توسعه؛ و الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا

حزب عدالت و توسعه؛ و الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا

 با توجه به روند تاریخی 27 کشور عضو اتحادیه بشمار می روند؛ ولی هنوز ترکیه به اتحادیه ملحق نشده است. این در حالی است که نهادهای قدرت و مردم ترکیه و افکار عمومی این کشور؛ یکی از اهداف مالی خود را الحاق به این اتحادیه اعلام کرده بودند و حزب عدالت و توسعه، که نماینده جامعه مدرن ترکیه است، این هدف را ملی اعلام کرده و در تلاش برای الحاق به این اتحادیه است

دکتر سید اسدالله اطهری

مقدمه
یکی از اهداف ملی ترکیه، الحاق به اتحادیه اروپاست. این هدف ملی که از سوی نهادهای قدرت در ترکیه، مورد پشتیبانی تئوریک و عملی واقع شده، هنوز تحقق نیافته است.حزب عدالت و توسعه که حزبی اسلام گراست، یکی از اهداف خود را در سیاست خارجی، الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا می داند. حتی هنگامی که رجب طیب اردوغان در نوامبر سال 2002 در انتخابات به پیروزی رسید، اعلام داشت که نخستین و مهمترین کار وی، تعیین تاریخ دقیق آغاز مذاکرات برای الحاق به اتحادیه اروپاست. 
متن
ارتباط ترکها با جامعه اقتصادی اروپا و درخواست آنها برای عضویت به سال 1990 برمی گردد. 30 سال طول کشید تا ترکها، کاندیداتوری خود برای عضویت در اتحادیه اروپا را در سال 1990 در نشست هلسینکی رسماً اعلام کنند. در حالی که یونان همسایه این کشور، در ژوئن 1959 تقاضای عضویت نمود؛ و در سال 1961 پذیرفته شد؛ ترکیه توانست، موافقت نامه آنکارا را در سال 1963 با بروکسل به امضا برساند و در سال 1964 این موافقتنامه به مرحله اجرا درآمد. در واقع به نظر می رسد، ترکیه برای عضویت کامل در اتحادیه سه مرحله را بایستی پشت سر گذارد: 1 . مرحله مقدماتی؛ 2. مرحله انتقال و گذار و 3. مرحله نهایی
مرحله مقدماتی، از 1964 تا 1973 را در برمی گیرد، که در آن جامعه اقتصادی اروپا، از لحاظ مالی به ترکیه کمک نمود. مرحله انتقال و گذار، 22 سال طول کشید و در این دوره دو طرف کوشیدند؛ موانع تجاری و مشکلات تعرفه ای را برطرف سازند و در مرحله نهایی پس از گذراندن دو مرحله قبلی در این مرحله بایستی الحاق ترکیه به اتحادیه بررسی می شد.
در جریان برگزاری اجلاس لوکزامبورگ، ترکیه از فهرست کشورهای عضو اتحادیه اروپا خارج شد. اتحادیه در 16 ژوئیه 1997 پیرامون شرایط کشورهای عضو برای سال 2000 تصمیم گیری نمود. در دستور کار کمیسیون پیوستن کشورهای اروپای مرکزی و شرقی به همراه جمهوری قبرس به اتحادیه اروپا در سال 2000 پیش بینی شده بود.
شش کشور در موج اول پذیرش قرار گرفتند (لهستان، مجارستان، جمهوری چک، اسلوونی، استونی و جمهوری قبرس) در حالی که موج دوم شامل 5 کشور اسلواکی، لاتویا، لیتوانی، بلغارستان و رومانی بود. به علاوه در جریان برگزاری اجلاس لوکزامبورگ اتحادیه اروپا در مورد پیوستن جمهوری قبرس بدون در نظر گرفتن بخش ترک نشین تصمیم گیری شد.
روابط ترکیه ـ اتحادیه اروپا، به مدت 2 سال تا برگزاری اجلاس هلسینکی تیره ماند. اتحادیه در گزارش 1999 اعلام کرد ترکیه باید به عنوان یک کشور عضو اتحادیه در نظر گرفته شود. اگرچه کمیسیون تاریخ معینی را برای آغاز مذاکرات پیرامون الحاق ترکیه تعیین نکرد. ولی عنوان داشت که این کشور، بایستی به تعهدات گمرکی خود ادامه دهد؛ در نومنکلاتورای خود اصول اتحادیه را مراعات کند و پرسنل اداری خود را آموزش دهد.
همچنین مطابق گزارش کمیسیون ترکیه برای آغاز مذاکرات درباره پیوستن اتحادیه اروپا مطابق معیارهای سیاسی، اجلاس کپنهاگ (2002) عمل کند.
پس از اجلاس هلسینکی، کمیسیون اتحادیه سند شراکت را در نوامبر 2000 آماده کرد و در این سند با کمیسیون قید کرد که ترکیه طی یک دوره کوتاه (یک ساله)و دوره متوسط (یک تا 4 ساله) مذاکراتی با اتحادیه به عمل آورد.
با توجه به این روند تاریخی که اکنون 27 کشور عضو اتحادیه بشمار می روند؛ ولی هنوز ترکیه به اتحادیه ملحق نشده است. این در حالی است که نهادهای قدرت و مردم ترکیه و افکار عمومی این کشور؛ یکی از اهداف مالی خود را الحاق به این اتحادیه اعلام کرده بودند و حزب عدالت و توسعه، که نماینده جامعه مدرن ترکیه است، این هدف را ملی اعلام کرده و در تلاش برای الحاق به این اتحادیه است و سئوالهای اساسی در این مورد عبارتند از:
اهداف حزب عدالت و توسعه از الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا چیست؟ چه موانع داخلی، منطقه ای و بین المللی برای الحاق ترکیه به اتحادیه وجود دارد؟ حزب اسلام گرای عدالت و توسعه، چه اقدامهایی در سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی برای غلبه بر این موانع انجام داده است؟
از طرف دیگر، دیدگاه دولتهای عضو اتحادیه نسبت به الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا چیست؟ دیدگاه احزاب سیاسی مانند سوسیال دمکراتها، سبزها، لیبرالها، چپ گرایان، محافظه کاران، ناسیونالیستها، دمکرات مسیحی ها، ... نسبت به آن چیست؟ روشنفکران و افکار عمومی اتحادیه چه دیدگاهی در این مورد دارند؟ و در نهایت فرهنگ گرایان، استراتژیستها، آتلانتیک گرایان وترانس آتلانتیک گراها، به این الحاق چگونه می اندیشند؟ سرانجام به سناریوهایی که برای آینده ترکیه در اتحادیه اروپا متصور است، خواهیم پرداخت؟ ما در هر شماره به یکی از این سئوالها پاسخ خواهیم داد. 
کد: 71