ج.د.ونس

مواضع ج.د. ونس، معاون جدید دانالد ترامپ درباره ایران، اسرائیل، خاورمیانه و اوکراین

دانالد ترامپ امروز اعلام کرد که جیمز دوید (J.D.) ونس، سناتور ۴۰ ساله جمهوریخواه از ایالت اهایو را به سمت معاون خود انتخاب کرده است، که اگر ترامپ در ماه نوامبر برنده انتخابات شود، ونس معاون رئیس جمهور خواهد بود.

ونس در سال ۲۰۱۶ ترامپ را "هیتلر آمریکا" نامیده بود، و گفت هیچگاه او را حمایت نخواهد کرد.

ونس در بخش تفنگداران دریایی ارتش آمریکا The Marines خدمت کرده بود و در حمله آمریکا به عراق نیز شرکت کرد. او در مصاحبه‌ای گفت که آمریکا برای هجوم به عراق دروغ گفته بود.

مهم‌ترین موضوع برای من در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مواضع نامزد‌ها درباره سیاست خارجی‌، بخصوص درباره ایران، اسرائیل، و خاورمیانه است. پس بد نیست مواضع ونس را درباره این موضوع مرور کنیم:

اصل کلی سیاست خارجی‌ که ونس بدان معتقد است "اول آمریکا" America First میباشد که بر طبق آن آمریکا باید بر منافع و مصالح خود تمرکز کند، به جای اینکه برای دیگران بجنگد، و یا به آنها کمک‌های گسترده دهد.

درباره ایران:

ونس مخالف سرسخت برجام بود، و آنرا فاجعه خواند [دقیقا شبیه جلیلیست‌های ایرانی، چه در داخل کشور و چه در خارج]. وقتی‌ ترامپ در سال ۲۰۱۸ آمریکا را از برجام خارج کرد، ونس از آن حمایت کرد.

ونس مخالف حمله نظامی به ایران است، و معتقد است که بهترین راه مبارزه با ایران و منزوی کردن آن در خاورمیانه "توافق آبراهام" است که روابط دیپلماتیک بین کشور‌های عرب ناحیه خلیج فارس و اسرائیل را برقرار می‌کند. او معتقد است که حمله به عراق باعث تقویت جمهوری اسلامی و از میان رفتن جامعه مسیحی‌ در عراق شد.

ونس همچنین در دوران اول ریاست جمهوری ترامپ از سیاست "فشار حد اکثری" او درباره ایران حمایت کرد. اگر ترامپ دوباره انتخاب شود، آن سیاست باز خواهد گشت.

بعد از اعلام گزینش ونس، اپوزیسیون قلابی ایران، بخصوص سلطنت طلبان، از این گزینش اظهار تاسف کردند، چون خواهان حمله نظامی به ایران هستند.

درباره اسرائیل:

ونس، مانند تقریبا همه سیاستمداران امریکایی، حامی‌ تام و کمال اسرائیل است، و میگوید اسرائیل باید حماس را نابود کند، چون حماس را مقصر می‌‌داند.

در عین حال، ونس نگران این است که اسرائیل با حمله به لبنان جنگ را به کل منطقه سرایت دهد.

درباره راه حل مساله فلسطین، ونس حامی‌ راه "دو کشور" نیست، و می‌‌گوید این تصمیم را اسرائیل باید بگیرد.

درباره جنگ در اوکراین:

ونس معتقد است که آمریکا نباید کمک به آن کشور برای جنگ با روسیه را ادامه دهد. در سال ۲۰۲۲ ونس گفت، "برای من اصلا مهم نیست که در اوکراین چه می‌‌گذارد." وقتی‌ تیم اوکراین در اوائل امسال به آمریکا آمد، ونس حاضر به ملاقات با آن نشد.

او معتقد است جنگ در اوکراین مساله اروپا است، نه آمریکا، و آمریکا باید بر چین تمرکز کند. او بارها خواهان مذاکره با روسیه شده است. ونس گفت: این به نفع آمریکاست که بداند اوکراین باید برخی از مناطق را به روس‌ها واگذار کند و ما باید به خصومت‌ها پایان دهیم.

پس از اعلام انتخاب ونس، دیپلمات‌های اروپایی وحشت کرده و دستپاچه شدند

مواضع ج.د. ونس، معاون جدید دانالد ترامپ درباره ایران، اسرائیل، خاورمیانه و اوکراین

دانالد ترامپ امروز اعلام کرد که جیمز دوید (J.D.) ونس، سناتور ۴۰ ساله جمهوریخواه از ایالت اهایو را به سمت معاون خود انتخاب کرده است، که اگر ترامپ در ماه نوامبر برنده انتخابات شود، ونس معاون رئیس جمهور خواهد بود.

ونس در سال ۲۰۱۶ ترامپ را "هیتلر آمریکا" نامیده بود، و گفت هیچگاه او را حمایت نخواهد کرد.

ونس در بخش تفنگداران دریایی ارتش آمریکا The Marines خدمت کرده بود و در حمله آمریکا به عراق نیز شرکت کرد. او در مصاحبه‌ای گفت که آمریکا برای هجوم به عراق دروغ گفته بود.

مهم‌ترین موضوع برای من در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مواضع نامزد‌ها درباره سیاست خارجی‌، بخصوص درباره ایران، اسرائیل، و خاورمیانه است. پس بد نیست مواضع ونس را درباره این موضوع مرور کنیم:

اصل کلی سیاست خارجی‌ که ونس بدان معتقد است "اول آمریکا" America First میباشد که بر طبق آن آمریکا باید بر منافع و مصالح خود تمرکز کند، به جای اینکه برای دیگران بجنگد، و یا به آنها کمک‌های گسترده دهد.

درباره ایران:

ونس مخالف سرسخت برجام بود، و آنرا فاجعه خواند [دقیقا شبیه جلیلیست‌های ایرانی، چه در داخل کشور و چه در خارج]. وقتی‌ ترامپ در سال ۲۰۱۸ آمریکا را از برجام خارج کرد، ونس از آن حمایت کرد.

ونس مخالف حمله نظامی به ایران است، و معتقد است که بهترین راه مبارزه با ایران و منزوی کردن آن در خاورمیانه "توافق آبراهام" است که روابط دیپلماتیک بین کشور‌های عرب ناحیه خلیج فارس و اسرائیل را برقرار می‌کند. او معتقد است که حمله به عراق باعث تقویت جمهوری اسلامی و از میان رفتن جامعه مسیحی‌ در عراق شد.

ونس همچنین در دوران اول ریاست جمهوری ترامپ از سیاست "فشار حد اکثری" او درباره ایران حمایت کرد. اگر ترامپ دوباره انتخاب شود، آن سیاست باز خواهد گشت.

بعد از اعلام گزینش ونس، اپوزیسیون قلابی ایران، بخصوص سلطنت طلبان، از این گزینش اظهار تاسف کردند، چون خواهان حمله نظامی به ایران هستند.

درباره اسرائیل:

ونس، مانند تقریبا همه سیاستمداران امریکایی، حامی‌ تام و کمال اسرائیل است، و میگوید اسرائیل باید حماس را نابود کند، چون حماس را مقصر می‌‌داند.

در عین حال، ونس نگران این است که اسرائیل با حمله به لبنان جنگ را به کل منطقه سرایت دهد.

درباره راه حل مساله فلسطین، ونس حامی‌ راه "دو کشور" نیست، و می‌‌گوید این تصمیم را اسرائیل باید بگیرد.

درباره جنگ در اوکراین:

ونس معتقد است که آمریکا نباید کمک به آن کشور برای جنگ با روسیه را ادامه دهد. در سال ۲۰۲۲ ونس گفت، "برای من اصلا مهم نیست که در اوکراین چه می‌‌گذارد." وقتی‌ تیم اوکراین در اوائل امسال به آمریکا آمد، ونس حاضر به ملاقات با آن نشد.

او معتقد است جنگ در اوکراین مساله اروپا است، نه آمریکا، و آمریکا باید بر چین تمرکز کند. او بارها خواهان مذاکره با روسیه شده است. ونس گفت: این به نفع آمریکاست که بداند اوکراین باید برخی از مناطق را به روس‌ها واگذار کند و ما باید به خصومت‌ها پایان دهیم.

پس از اعلام انتخاب ونس، دیپلمات‌های اروپایی وحشت کرده و دستپاچه شدند

دکتر حمید ابوطالبی، مشاور سیاسی حسن روحانی

جناب رییس جمهور منتخب!

دکتر حمید ابوطالبی، مشاور سیاسی حسن روحانی

‏مقاله‌ی جنابعالی را، که به زبان دیگران نوشته و به جای مهم‌ترین روزنامه‌ی جهان در کم‌مخاطب‌ترین روزنامه‌ی ایران منتشر ساخته‌اید، خواندم؛

‏تصویری مغشوش، بدون اولوّیت، رؤیایی، غیرمنسجم، با کلی‌گویی فراوان نسبت به همه‌چیز و هرچیز، و... ارائه فرموده‌اید؛ از سیاست‌هایی دفاع کرده‌اید که حتی همین دولت پیش از جنابعالی هم به برخی از آن‌ها اعتراض می‌نمود؛ سخنانی آورده‌اید که دولت قبل، پس از سه سال به بی‌فرجامی آن‌ها پی برده بود؛ و... از مطالبی که هیچ سودی برای ملت ما نداشته و نظرات ترکیبی و تلفیقیِ نویسندگان متن است در می‌گذرم؛ و فقط چند پرسش بنیادین را مطرح می‌نمایم. اینکه:

‏۱) اگر "نقشه راه ۲۵ساله ایران و چین یک گام مهم در جهت ایجاد یک «شراکت جامع راهبردی» سودمند برای هر دو کشور می‌باشد!! و اگر در سال ۲۰۲۳، دولت چین نقش مهمی در تسهیل عادی‌سازی روابط ایران با عربستان سعودی ایفا کرد و از این طریق دیدگاه سازنده و رویکرد آینده‌نگرانه خود را در امور بین‌المللی به نمایش گذاشت"؛ مواضعی هم در خصوص جزایر سه‌گانه ایرانی اتخاذ نمود، که خلاف همان شراکت جامع راهبردی و رویکرد آینده‌نگرانه‌ای است که آن را تمجید نموده‌اید. آیا لازم نبود حداقل مانند دولت قبل، اعتراضی به این مواضع می‌نمودید؛ هشداری دیپلماتیک می‌دادید؛ و یا آنکه به این میزان بر غلظت متن‌تان نمی‌افزودید؟

2) اگر "روسیه یک هم‌پیمان راهبردی ارزشمند و همسایه ایران است، و دولت شما متعهد است که به گسترش و تقویت همکاری‌های‌تان پایبند بماند"؛ همین روسیه، اخیرا زشت‌ترین مواضع را در خصوص یکپارچگی سرزمینی ایران اتخاذ نمود. آیا ضرورت نداشت هشداری هم، چون دولت قبل، مطرح می‌کردید؟ و یا حداقل آن را هم‌پیمانی راهبردی نمی‌نامیدید؟

‏۳) اگر شما "برای مردم روسیه و اوکراین آرزوی صلح دارید؛ و دولت شما آماده حمایت فعالانه از ابتکارات دیپلماتیک در جهت دستیابی به این هدف خواهد بود" - هدفی که درخواست یک‌طرفه دولت روسیه از ایران از سر استیصال است - باید مقبولیت جهانی داشته باشید. جنابعالی که هنوز هیچ کشور غربی انتخاب‌تان را تبریک نگفته است؛ چگونه می‌خواهید در صلح میان روسیه متجاوز و اوکراین، نقش‌أفرینی کنید؟ و‌ آیا این اولویت ایران است!! یا اولویت روسیه؟ ایران کجای این معادله‌ی روسی و شرق‌گرایی مفرط دولت پیشین قرار دارد؟

‏۴) اگر "کشورهای اروپایی تمام تعهدات خود را نقض کرده‌اند، اما به‌طور نامعقولی انتظار دارند ایران به صورت یکجانبه به تمام تعهدات خود مطابق برجام عمل نماید"؛ چگونه "با وجود این انحراف‌ها، جنابعالی آماده برگزاری گفت‌وگوهای سازنده با کشورهای اروپایی هستید! تا با تلاش مشترک، روابط‌تان را بر پایه اصل برابری و احترام متقابل، به مسیر صحیح هدایت کنید"؟

‏۵) اگر "ایالات متحده به‌طور غیرقانونی از توافق برجام خارج شد و با تحمیل تحریم‌های یکجانبه فراسرزمینی، به مردم ایران - به ویژه در دوران پاندمی کرونا - زیان‌ها، رنج‌ها و آسیب‌های بی‌شمار، و به اقتصاد ما صدها میلیارد دلار خسارت وارد نمود"؛ چرا "تصمیم‌گیران در واشنگتن باید، با پند و اندرزهای جنابعالی، حقیقت ایران را بپذیرند و از تشدید تنش‌های موجود پرهیز نمایند"؟

‏جناب پزشکیان
‏تا کنون نشان داده‌اید که فرمالیسم، بر تمام رفتارهای حکمرانی‌تان حاکم است؛ از سیاست داخلی، تا اینک تصویر روابط خارجی‌تان در مقاله‌ای که هیچ شعفی را برنیانگیخته است.
‏اگر مقاله امروز جنابعالی در تهران‌تایمز ، مبنای سیاست خارجی شما است؛ باید ورودتان به سیاست خارجی دولت پیشین و ماندگاری کشور در تحریم‌ها و فشارها را نوید داد. و افزود هنوز یک هفته از پیروزی‌تان نمی‌گذرد که حتی همان سخنان زیبای‌ خود در مورد ضرورت رفع تحریم‌ها و اتخاذ سیاست خارجی مدرن را فراموش کرده‌اید!

‏جناب رییس جمهور منتخب
‏چنانچه "مصمم هستید با ایجاد اجماع، هم در داخل کشور و هم در سطح بین‌المللی، وعده‌هایی را که در دوران تبلیغات انتخاباتی به مردم کشور داده‌اید، محقق سازید"؛ با این مقاله نمایاندید که راه را بی‌راهه و کج‌راهه می‌روید.
‏این «پیامی تازه به جهان جدید» نبود؛ بلکه کوششی بود برای تنزیه داخلیِ سیاست خارجی دولت پیشین! و تلاشی برای پیمودن همان مسیر.

ترور ترامپ

۲۴ تیر ۱۴۰۳ - ۱۳ ژوئیه ۲۰۲۴، ۲۲:۵۲ GMT

پلیس مخفی و نیروهای محافظت از دونالد ترامپ در پنسیلوانیا، در پی تیراندازی، رئيس جمهوری سابق آمریکا را به سرعت از صحنه سخنرانی در یک گردهمایی انتخاباتی پایین کشیدند و به بیرون از محل سخنرانی بردند.

تصاویر منتشر شده نشان می‌دهد همزمان با شنیده شدن صدایی بلند، آقای ترامپ سر خود را به زیر می‌کشد و پس از آن ماموران پلیس مخفی دور او حلقه می‌زنند . سپس او را با خود به یک خودرو می‌کشانند. در تصاویر منتشر شده دیده می‌شود که برای لحظاتی آقای ترامپ سر خود را از بین از بین حلقه محافظان بیرون می‌آورد و دستان مشت کرده خود را بالا می‌برد.

آنطور که تصاویر نشان می‌دهد و روزنامه نیویورک تایمز هم گزارش کرده به نظر می‌رسد گوش او دچار خونریزی شده است.

بعد از خروج آقای ترامپ از صحنه گروهی از افسران کسی را از سمت چپ تریبون به بیرون بردند.

ستاد انتخاباتی آقای ترامپ در بیانیه‌ای پس از این حادثه اعلام کرد حال او خوب است و در یک مرکز درمانی محلی تحت نظر است: «رئيس جمهوری ترامپ از نیروهای انتظامی بابت واکنش سریع آنها در جریان این اقدام شنیع تشکر می‌کند.

پلیس مخفی و محافظ آقای ترامپ نیز در بیانیه‌ای گفته است او در امان است و اقدامات لازم برای محافظت از او انجام شده است.

بر اساس این بیانیه تحقیقات پیرامون این حادثه در جریان است و اطلاعات تکمیلی منتشر خواهد شد.

نیروهای انتظامی کمی بعد به رسانه‌های آمریکا گفتند مظنون کشته شده و یک نفر از میان تماشاچیان نیز جانش را از دست داده است.

سیاستمداران از هر دو حزب این حادثه را محکوم کرده‌اند.

جو بایدن رئيس جمهوری آمریکا در سخنانی در برابر خبرنگاران گفت تلاش کرده با دونالد ترامپ تماس بگیرد و امیدوار است بتواند امشب با اوصحبت کند. به گفته او پلیس مخفی آمریکا در تلاش است اطلاعات بیشتری درباره این حادثه به دست بیاورد و تاکید کرد خشونت سیاسی جایی در آمریکا ندارد. جمله‌ای که سیاستمداران دیگر از هر دو حزب نیز تکرار کرده‌اند.

دونالد ترامپ در حال سخنرانی برای هواداران خود در باتلر پنسیلوانیا بود که این اتفاق افتاد.

چند صدای بلند شنیده شد و چندین نفر از هواداران آقای ترامپ که پشت او ایستاده بودند سر خود را همزمان دزدیدند.

جاش شاپیرو، فرماندار دموکرات پنسیلوانیا گفته است هر گونه خشونت علیه احزاب سیاسی یا رهبران سیاسی غیرقابل قبول است.»

یک شاهد عینی به بی‌بی‌سی گفت که یک مظنون را دیده که سینه خیز و تفنگ به دست، پنج دقیقه پیش از سخنرانی آقای ترامپ روی سقف خانه‌ای مشرف به محل سخنرانی حرکت می‌کرده است: « ما با اشاره او را به پلیس که پایین راه می‌رفت نشان دادیم». یک شاهد عینی دیگر به بی‌بی‌سی گفت صدای پنج گلوله را شنیده که با سرعت و پشت سرهم شلیک شده‌اند.

باراک اوباما و جورج بوش روسای جمهوری سابق آمریکا هر دو برای آقای ترامپ آرزوی سلامتی کرده‌اند.

آقای اوباما گفته است خشونت سیاسی جایی در دموکراسی ما ندارد و اگرچه هنوز مشخص نیست چه اتفاقی اقتاده همه ما باید از این که آقای ترامپ جراحتی جدی نداشته خرسند باشیم و خود را موظف به احترام و مدنیت در سیاست بدانیم.»

مایک پنس معاون سابق آقای ترامپ نیز گفته است او و همسرش برای دونالد ترامپ دعا می‌کنند و از همه آمریکایی‌ها خواسته به آنها بپیوندند.

حکیم جفریسس، رهبر اقلیت دموکرات مجلس نمایندگان نیز در بیانیه‌ای گفته است آمریکا دموکراسی است و هیچ گونه خشونت سیاسی در آن جایی ندارد.

بی

بی سی

برنامه عمل جنجالی ۱۸۰ روز نخست دولت دوم ترامپ، در موضوع جمهوری اسلامی و مردم ایران چه می‌گوید؟

رامتین شهرزاد - رادیو زمانه

دونالد ترامپ می‌گوید این برنامه را کامل قبول ندارد اما بیش از یک‌صد گروه محافظه‌کار آمریکا کنار همدیگر نشسته‌اند و «پروژه ۲۰۲۵» را نوشته‌اند و برای ۱۸۰ روز نخست دولت بعدی آمریکا که امیدوارند دولت ترامپ باشد، برای سیر تا پیاز همه‌چیز برنامه‌ریزی کرده‌اند، از جمله اینکه با جمهوری اسلامی چگونه برخورد کنند. ترجمه‌ای از اشاره‌ها به نام ایران/جمهوری اسلامی و مردم کشور را در ادامه بخوانید.

این هفته شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های داخل آمریکا در موضوع سیاست داخلی این کشور، مشغول به یک سوژه بودند: اینکه دونالد ترامپ، نامزد حزب محافظه‌کار آمریکا برای انتخابات فدرال امسال تکرار می‌کند که «پروژه ۲۰۲۵» برنامه کاری او نیست و ترامپ می‌گوید حتی بعضی از ایده‌های داخل آن «مضحک» هستند.

بیش از ۱۰۰ گروه محافظه‌کار، سنتی و مذهبی آمریکایی در کنار همدیگر جمع شده‌اند و «پروژه ۲۰۲۵» را منتشر کرده‌اند که قرار است «برنامه تغییر دولت ریاست‌جمهوری» باشد پس از آنکه با امیدواری آنان، دونالد ترامپ در انتخابات نوامبر ۲۰۲۴ آمریکا برنده شود.

«پروژه ۲۰۲۵» چیست؟

ایده پروژه این است: دولت نخست دونالد ترامپ، در کمال ناباوری شکل گرفت و برای همین محافظه‌کاران برنامه آماده و مشخصی برای اداره کشور بر مبنای اصول محافظه‌کاری مذهبی و سنتی نداشتند. برای همین، این گروه‌ها کنار هم نشسته‌اند و از سیر تا پیاز دولت فدرال را بررسی کرده‌اند و برای هر بخش آن، برنامه‌ای مشخص نوشته‌اند. برنامه‌هایی که محدود به موضوع‌هایی مانند مهاجران، اقتصاد، سیاست خارجی و... نیست بلکه برای هر مدیر میانی و هر سمت حتی در نهادهای علمی، ایده‌هایی آماده شده است.

همزمان، از طریق وب‌سایت رسمی این پروژه، دوره‌های آموزشی برگزار می‌شود و از همین حالا برای سمت‌های مختلف، چهره‌های محافظه‌کاری که درخواست کار داده‌ باشند، از جهات مختلف از جمله ارزش‌هایشان، باورهای مذهبی و سیاسی‌شان و مهم‌تر از همه‌چیز، مقدار وفاداری به دونالد ترامپ را بررسی می‌کنند و فهرست آماده می‌کنند تا پس از پیروزی احتمالی ترامپ، کارمندان دولت آینده مشخص شده باشند.

این گروه‌های محافظه‌کار می‌خواهند تا در ۲۰۲۵ میلادی و بلافاصله پس از آنکه مراسم تحلیف دونالد ترامپ برگزار شد، روند تغییر در سراسر آمریکا شروع شود. از جمله اینکه وفاداری کارمندان به حکومت به وفاداری آنان به دفتر ریاست‌جمهوری تغییر کند تا آنها برای شخص رئیس‌جمهور و برنامه‌های او کار کنند نه اینکه برای کشور آمریکا فعالیت کنند.

گروه‌های سنتی و افراطی مذهبی، بیشترین نقش را در شکل‌گیری این ایده‌ها داشته‌اند. برای همین توجه‌ها جلب این پروژه شده که چقدر می‌تواند چهره آمریکا را متفاوت کند؟‌

کتاب ۹۲۲ صفحه‌ای یا برنامه عمل ۱۸۰ روز نخست دولت دوم ترامپ

یک کتاب برنامه عمل برای ۱۸۰ روز نخست دولت دونالد ترامپ از سال ۲۰۲۵ میلادی، در ۹۲۲ صفحه با نام «برنامه رهبری: تعهدی محافظه‌کارانه» و در فرمت پی‌دی‌اف به زبان انلگیسی رایگان در دسترس همگان است.

نام «ایران‌» ۵۷ مرتبه در این کتاب ذکر شده‌اند. در ادامه این مقاله، لب کلام برنامه پیشنهادی محافظه‌کاران آمریکا در آینده دولت ترامپ برای جمهوری اسلامی و ایرانیان بخوانید.

در این کتاب، ایران معادل «جمهوری اسلامی ایران» است و از آن با نام «رژیم ایران» هم مکرر نام برده‌اند اما مردم جداگانه به‌عنوان «ایرانیان» یا «مردم ایران» مطرح می‌شوند. در ترجمه هم همین اصل رعایت شده و ایران به‌شکل تنها در متن معادل جمهوری اسلامی ایران یا حکومت است.

«برای تهدیدهایی مانند ایران بیشتر خرج ارتش کنیم»

صفحه ۹۳ نسخه چاپی (۱۲۶ نسخه الکترونیکی) در فصل برنامه عمل برای «وزارت دفاع» آمریکا قرار دارد و تیتر آن «سیاست داد» (DOD Policy) است. این سیاست متوجه جمهوری خلق چین است. برنامه محافظه‌کاران در «پروژه ۲۰۲۵» چین را بزرگ‌ترین خطر برای امنیت، آزادی و رفاه کشور معرفی می‌کند و می‌گوید چین به‌جای ایالات متحده آمریکا، هم‌اکنون از هر جهتی رتبه نخست را در جهان دارد. نویسندگان کتاب ادعا می‌کنند چین در آستانه این است که بر آسیا مسلط شود و گام بعدی، تسلط بر جهان خواهد بود. گام نخست هم محدود کردن دسترسی آمریکا به بازارهای دیگر کشورهای جهان خواهد بود.

نگرانی از گسترش برنامه‌های هسته‌ای چین برای تولید زرادخانه اتمی [شامل بر بمب‌های اتمی بزرگ مانند بمب اتمی که بر شهرهای ژاپن در آستانه پایان جنگ جهانی دوم انداخته شد تا بمب‌های اتمی که اندازه یک چمدان کوچک بیشتر نیستند و محدودتر نابود می‌کنند اما برای نابودی کارخانه‌ها، یا زیرساخت‌ها عالی عمل می‌کنند] هم مطرح می‌شود.

«پروژه ۲۰۲۵» می‌گوید نخستین تهدید یورش نظامی چین برای تایوان و سپس جزایری در غرب اقیانوس آرام است. اگر چین بر تایوان مسلط شود، سپس سراغ فیلیپین، کره جنوبی و ژاپن خواهد رفت.

برای تمامی این دلایل، آنها می‌گویند آمریکا بایستی اجازه این کارها را به چین ندهد. در اینجاست که محافظه‌کاران ایران را در کنار روسیه و جنگ پوتین با اوکراین، همچنین کره شمالی می‌توانند گروه‌های تروریستی منطقه خاورمیانه را خیلی سریع تبدیل به ارتش‌هایی متخاصم آمریکا کنند.

نتیجه‌گیری؟

چین دشمن اول آمریکا معرفی شود.

زرادخانه اتمی آمریکا بهبود و گسترش یابد.

هم‌پیمان‌های آمریکا هم باید همکاری کنند.

تا در کنار همدیگر با تهدیدهای چین، روسیه، ایران، خاورمیانه و کره شمالی مقابله کنند. در نتیجه بودجه ارتش و وزارت دفاع در آمریکا باید باز هم بیشتر شود. آمریکا هم‌اکنون بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار خرج ارتش و وزارت دفاع می‌کند. وزارت دفاع آمریکا یکی از تولیدکنندگان اصلی گازهای گلخانه‌ای است که به گرمایش زمین شدت می‌بخشند.

«ایران مشکل اصلی است»

در صفحه ۱۲۱ این کتاب (صفحه ۱۵۴ نسخه الکترونیک) باری دیگر به ایران اشاره شده است:

برای آمریکا و هم‌پیمانان آمریکا. جنگ‌های نامنظم بایستی به‌شکلی فعال برای جلوگیری از تاثیر منفی بازیگران دولتی و غیردولتی بر سیاست‌ها و اهداف ایالات متحده به کار گرفته شود و در عین حال، بایستی از مشارکت‌های منطقه‌ای ما بهره‌برداری شود. اگر تمرکز اصلی را بر جنگ‌های نامنظم بگذاریم و از آن علیه گروه‌های غیردولتی [متخاصم] استفاده کنیم، ما خودمان را محدود به نشانه‌ها (گروه‌های غیردولتی متخاصم) کرده‌ایم تا اینکه با اصل مشکل (چین، روسیه، کره‌شمالی و ایران) برخورد کرده باشیم.

برخورد با برنامه موشکی ایران

در صفحه ۱۲۵ کتاب (۱۵۸ نسخه الکترونیک) برخورد با برنامه موشکی ایران زیرنظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اشاره شده است:

ایران همچنان به حفظ و به‌روزرسانی از زرادخانه موشکی خود ادامه می‌دهد و می‌تواند به پایگاه‌های آمریکا و هم‌پیمان‌هایش در خاورمیانه و اروپا حمله کند و موشک‌های پرتاب‌شده نشان می‌دهد که ایران به توانایی ساخت موشک‌های بالستیک دوربرد دست یافته یا در حال نزدیکی به این توانایی است. در سال‌های اخیر، آمریکا دفاع موشکی را در اولویت قرار نداده است. در سایه گسترش تهدیدها، دولت پیش‌رو بایستی دفاع موشکی را به‌عنوان یک اولویت اصلی ارتش معرفی کند.

برنامه راه علیه جمهوری اسلامی ایران

در صفحات ۱۸۰ و ۱۸۰ کتاب (صفحات ۲۱۳ و ۲۱۴ نسخه الکترونیک)، مبحث «جمهوری اسلامی ایران» آمده است. ترجمه این مبحث را در ادامه بخوانید:

جمهوری اسلامی ایران

اعتراضات کنونی در جمهوری اسلامی ایران (ایران) که گسترده به‌عنوان یک انقلاب تازه تلقی می‌شود، نشان داده که رژیم اسلامی که از ۱۹۷۹ میلادی به رهبری آیت‌الله خمینی به سر کار آمده است، در ضعیف‌ترین وضعیت تاریخ خود قرار دارد و نه تنها با مردم خود بلکه با همسایگان منطقه‌ای‌اش نیز در تضاد است. ایران فرهنگی مفتخر و باستانی دارد، با وجود این، مردم آن در تقلای دست‌یابی به دموکراسی‌اند و به تحمل یک رژیم مذهبی متخاصم محکوم شده‌اند، آن هم حکومتی که بی‌رحمانه با آزادی مخالفت می‌کند. زمان درستی برای فشار بیشتر بر حکومت مذهبی ایران است، که با حمایت از مردم همراه شده باشد، و از اقدامات دیگر برای آوردن ایران به جامعه ملل آزاد و مدرن همراهی شود.

متاسفانه دولت‌های اوباما و بایدن به یک حکومت مذهبی بی‌رحم اسلامی اجازه رشد داده‌اند که مردم این کشور را آزار می‌دهد و تهدید به جنگ اتمی می‌کند. به‌عنوان مثال، «برنامه جامع اقدام مشترک سال ۲۰۱۵ دولت آمریکا» [معروف به «برجام»] که عموما از آن به‌عنوان «توافق هسته‌ای ایران» یاد می‌شود، پس از اعتراضات «جنبش سبز» در ۲۰۰۹ میلادی که درنهایت ناکام ماند، اما موفق شد رژیم را ضعیف کند، هرچند که به جهانیان نشان داد که جوانان ایران خواهان آزادی هستند، به رژیم ایران اجازه تجدید قوا داد.

دولت اوباما به‌جای اینکه حکومت مذهبی ایران را برای حرکت به‌سمت دموکراسی تحت‌ فشار بگذارید، راه انتقال پول به این رژیم وحشی را باز گذاشت تا صدها میلیارد دلار به حکومت ایران رسید و همزمان تحریم‌ها هم کاهش یافتند. این تسهیلات اقتصادی منجر به متعادل‌ شدن رژیم نشد، بلکه بر وحشی‌گری آن افزود، تا درنهایت برنامه سلاح‌های اتمی گسترش یافت و حمایت [جمهوری اسلامی] از تروریسم جهانی گسترش یافت. رئیس‌جمهور پیشین [آمریکا] اوباما اذعان کرده است که عدم حمایت او از جنبش سبز در دولت او یک اشتباه بوده است و مشاوره‌های ضعیف مشاوران را مقصر شناخت ــ با وجود این، همین مشاوران در دولت بایدن تلاش می‌کنند تا فشارها بر حکومت مذهبی ایران کاهش یابد و توافق هسته‌ای [ایران یا برجام] مجدد احیاء شود.

دولت بعدی نباید اشتباهات دولت اوباما و بایدن را حفظ یا تکرار کند. سیاست صحیح برای آینده سیاست‌گذاری‌های ایران، سیاستی است که تعهد دهد در راستای منافع امنیت ملی ایالات متحده، منافع حقوق بشر مردم ایران، و توجه جهانی بیشتری به صلح و ثبات مردم ایران برای برقراری یک حکومت دموکراتیک یاری شوند تا به آنچه می‌خواهند برسند. البته تصمیم رهایی از رهبران آزارگر بایستی توسط خود مردم ایران گرفته شود، اما ایالات متحده می‌تواند از ابزارهای اقتصادی و دیپلماتیک خود استفاده کند تا مسیر ایران به آزادی تسهیل شود و رابطه‌ای تازه با ایرانیان برقرار شود.

کمی بعد در بخش ونزوئلا به نزدیکی رابطه رهبری کمونیست این کشور با جمهوری اسلامی اشاره شده است.

سه راهکار برای خاورمیانه و شمال آفریقا که جمهوری اسلامی است

در صفحه ۱۸۴ کتاب (۲۱۸ نسخه الکترونیک) به نزدیکی حکومت‌های آمریکای جنوبی به چین، روسیه و ایران اشاره شده است. در همین صفحه بخش «خاورمیانه و شمال آفریقا» شروع می‌شود. ترجمه این بخش را در ادامه بخوانید:

خاورمیانه و شمال آفریقا

دولت آینده بایستی دوباره در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا فعال شود و این منطقه را به حال خود رها نکند. بدون رهبری آمریکا، این منطقه بیشتر دچار هرج‌ومرج می‌شود و بیشتر به اهداف آمریکایی یورش می‌برند. این توصیه دارای یک استراتژی چند‌وجهی است.

نخست، آمریکا می‌بایست مانع دست‌یابی ایران به فن‌آوری بمب اتم (هسته‌ای) بشود و مانع امکان پخش این فن‌آوری را داشته باشد و آشکارتر جلوی جاه‌طلبی‌های ایران بیاستد. این به‌معنای برقراری و گسترش تحریم‌های دولت [پیشین] دونالد ترامپ است؛ به‌همراه ارایه کمک‌های امنیتی به شرکای منطقه‌ای آمریکاست؛ از مردم آزادی‌خواه ایران در انقلاب آنها با ملاها با کمک از ابزارهای دیپلماسی و غیره حمایت می‌شود؛ و حصول اطمینان از اینکه اسرائیل هم با کمک از ابزارهای نظامی و هم با یاری حمایت سیاسی [آمریکا] بتواند از پشتیبانی سیاسی و انعطاف‌پذیری سود ببرد تا برای اقدامات مناسب‌تر برای دفاع از خود در برابر رژیم ایران و حماس، حزب‌الله [لبنان]، و جهاد اسلامی فلسطینی تصمیم خود را اجرا کند.

دوم، دولت بعدی باید مسیر عضویت دیگر کشورهای عربی، از جمله عربستان سعودی برای ورود به «پیمان ابراهیم» [که امارات متحده عربی و بحرین در آن اسرائیل را به‌ رسمیت شناختند و مرزهای کشورهای خود را به برای تجارت و سفر به همدیگر گشودند] را با تکیه بر موفقیت‌های دیپلماتیک دولت [اول] ترامپ تسهیل کند. برخی تصمیم‌های سیاست‌گذاری باید لغو شود از جمله به‌شکلی مناسب می‌بایست رابطه [آمریکا] با عربستان سعودی را که در دولت بایدن آسیب دیده، از سر گرفت. بودجه تشکیلات خودگران فلسطین باید قطع شود. یک اولویت کلیدی حفظ ترکیه در جهبه غرب و متحد ناتو است. برای حفظ رابطه بایستی تلاش‌ها برای منصرف کردن ترکیه از سوق یافتن به سمت روسیه و چین و «در محافظت آنان بودن» افزایش یابد که احتمالا مستلزم بازنگری در حمایت ایالات متحده از نیروهای کرد YPG/PKK (یگان‌های مدافع خلق / حزب کارگران کردستان) خواهد بود که ترکیه باور دارد تهدیدی حیاتی برای امنیت‌ش هستند. برای آینده‌ای پیش‌بینی‌پذیر - و برای دوره زمانی‌ای طولانی‌تر از صرف یک دولت تازه - نفت خاورمیانه نقشی کلیدی در اقتصاد جهان خواهد داشت. بنابراین، آمریکا باید به حمایت از هم‌پیمان‌هایش ادامه دهد تا بتواند با حضور اقتصادی متخاصم‌ها، از جمله چین، مقابله کند. روابط با عربستان سعودی باید به‌گونه‌یی تقویت شود که نفوذ چین در ریاض به‌شکل جدی کاهش یابد.

سوم، برابر علایق ملی آمریکاست تا یک پیمان امنیتی خاورمیانه درست کند که شامل بر اسرائیل، مصر، کشورهای حوزه خلیج‌ [فارس]، و احتمالا هند خواهد بود، که دومین ترتیبات «چهارگانه» خواهد بود. حافظت از آزادی دریانوردی در خلیج [فارس] و دریای سرخ / کانال سوئز برای اقتصاد جهانی و به‌همین شکل برای رفاه آمریکا موضوعی حیاتی است. در شمال آفریقا، با همکاری امنیتی هم‌پیمان‌های اروپایی، به‌ویژه فرانسه، حیاتی خواهد بود تا بتوان تهدیدهای فزاینده گروه‌های [افراطی] اسلامی را محدود کرد و این شامل بر کاهش نفوذ روسیه از طریق موضع‌گیری علیه گروه نظامی واگنر خواهد بود.

ایالات متحده نمی‌تواند نگرانی نسبت به حقوق بشر و حقوق اقلیت‌ها را نادیده بگیرد، و بایستی با کمک ملاحظات امنیتی و استراتژیک به تعادل در این حقوق رسید. باید توجه ویژه‌ای به چالش‌های آزادی مذهب اعمال شود، به‌ویژه [به بهبود] وضعیت مسیحیان خاورمیانه و دیگر اقلیت‌های مذهبی پرداخته شود، و هم‌زمان با اپیدمی قاچاق انسان در منطقه مبارزه کند.

دیگر اشاره‌ها به نام ایران

در این ترجمه، صرف مثال ایران در یک موضوع یا ایران در پانوشت‌ها قید نشده‌اند.

در صفحه ۲۰۱ کتاب (۲۳۴ نسخه الکترونیک) به رئیس‌جمهور محافظه‌کار پیشنهاد می‌شود تا گسترده از ابزارهای سازمان‌های امنیتی برای مقابله به متخاصم‌هایش مانند روسیه، ایران و کره‌شمالی، و به‌ویژه بر علیه چین، استفاده کند.

در صفحه ۲۱۹ کتاب (۲۵۲ نسخه الکترونیک) آمده است:

  • موفقیت‌ها در کنار هم چیدن پازل‌های تاکتیکی ولی بیشتر فنی مانند تخمین پیشرفت برنامه اتمی ایران؛
  • و پیروزی‌های استراتژیک مانند پیش‌بینی تحولات ژئوپلیتیکی حیاتی [برای ما] که سال‌هاست در حال آماده‌سازی‌اش هستیم.

صفحه ۲۲۴ کتاب (۲۵۷ نسخه الکترونیک) متمرکز گسترش فن‌آوری و جابه‌جایی مالی بین دشمنان آمریکا مانند چین، روسیه، ایراه و کره شمالی است. سرمایه‌گذاری در این بخش پیشنهاد شده است.

در صفحه ۲۳۶ کتاب (۲۷۰ نسخه الکترونیک) «رادیو فردا» به‌عنوان بخش فارسی رادیو آزادی معرفی شده است.

کمک‌های آمریکا به منطقه کاهش یابد تا از دسترس ایران دور شود

صفحه ۲۶۷ کتاب (۳۰۰ نسخه الکترونیک) و در بخش کمک‌های انسان‌دوستانه، اشاره به ۱۴ میلیارد دلار کمک به سوریه شده است که به سود هم‌پیمان‌های نزدیک بشار الاسد - ایران و روسیه - معرفی شده است.

در همین صفحه اشاره به کمک‌ها به یمن شده و ادعا کرده است که حوثی‌های نزدیک به جمهوری اسلامی بخش عمده‌ای از این کمک‌ها را برای پیش‌برد اهداف خود استفاده کرده‌اند.

سپس اشاره به این شده که صدها هزار نفر از ایزدی‌های عراق که در معرض نسل‌کشی و پاکسازی قومی داعش قرار گرفته بودند، همچنان در کمپ‌های آوارگان وضعیت بدی دارند و نمی‌توانند به خانه برگردند، «چون دولت عراق نمی‌خواهد گروه‌های شبه‌نظامی نزدیک به ایران را که زمین‌های [ایزدی‌ها] را اشغال کرده‌اند، بیرون کند».

در صفحه ۲۷۴ کتاب (۳۰۷ نسخه الکترونیک) آمده است:

«پیمان ابراهیمِ» رئیس‌جمهور ترامپ نشانه‌ای از پایان درگیری اعراب و اسرائیل بود که برنامه‌های آمریکا در منطقه را فلج کرده است، درحالی‌که می‌شد بر ایران به‌عنوان تهدید اصلی برای آمریکا در منطقه متمرکز شد. در دولت [اول] ترامپ، برنامه کمک‌های آمریکا (USAID) فرصت‌های پیش آمده از این پیمان را همراهی می‌کرد و به‌دنبال تقویت ائتلاف‌های منطقه‌ای علیه ایران از طریق گسترش تجارت و سرمایه‌گذاری منطقه‌ای و ارتقاء ثبات سیاسی واقعی با رهبری قدرتمند آمریکا بود. برنامه کمک‌های آمریکا [در آن زمان] رسما با امارات متحده عربی، اسرائیل، مراکش، قطر و کویت برای تسریع مشارکت‌های منطقه‌ای در قاره آفریقا شریک شد. به‌رغم این، در دولت بایدن برنامه کمک‌های آمریکا به مدلی بازگشته که فقط وابستگی منطقه به دریافت کمک را شدت می‌بخشد.

یک رئیس‌جمهور تازه محافظه‌کار بایستی برنامه کمک‌های آمریکا در منطقه خاورمیانه را مطابق با منافع امنیت ملی ما تنظیم کند و هدف را پایان دادن به نیازمندی به کمک خارجی از طریق توسعه‌ای بگذارد که توسط بخش خصوصی هدایت خواهد شد. در کنار و به طور مشخص

  • کمک‌های خارجی بایستی برای پیشرفت «پیمان ابراهیم» باشد.
  • برنامه کمک‌های آمریکا باید کاهش کمک به کشورهای همراه ایران در نظر بگیرد، و کمک‌ها در این کشورها را به پیش‌برد اولویت‌های استراتژیک کوچک باشد و همچنین بایستی کمک‌ها حامی ارزش‌های اولیه آمریکا باشد، مانند کمک به اقلیت‌های مذهبی تحت آزار و اذیت را در نظر بگیرد.
  • فعالیت‌های برنامه کمک‌های خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه بتدریج کاهش یابد.

در صفحه ۳۶۴ کتاب (۳۹۸ نسخه الکترونیک) به گسترش حمله‌های سایبری به زیرساخت‌های انرژی آمریکا از جانب چین، روسیه، کره شمالی، ایران و بازیگران غیر دولتی اشاره کرده است.

در صفحه ۳۷۲ کتاب (۴۰۵ نسخه الکترونیک) صحبت از بهبود و به‌روز رسانی زیرساخت‌های هسته‌ای و بمب‌های اتمی آمریکا شده است و در کنار آن چند پیشنهاد آمده است. از جمله اینکه این ماموریت به سازمان ناسا داده شود تا کلاهک‌های تازه هسته‌ای آمریکا را طراحی کنند. در کنار آن چند پیشنهاد آمده است که آخرین پیشنهاد می‌گوید:

به فعالیت‌های غیرموثر و غیرسازنده مانند گفت‌وگوهای مرتبط برنامه هسته‌ای بین ایران و سازمان ملل خاتمه داده شود.

در صفحه ۵۵۶ کتاب (۵۸۹ نسخه الکترونیک) نوشته شده:

برنامه‌ بریزد تا مردم آمریکا در مورد تهدیدهای واقعی و خطرناک برای امنیت ملی و امنیت اقتصادی ما در سراسر جهان با آن روبرو هستیم، و به‌شکل مشخصی از سمت چین و ایران می‌آیند، آشنا شوند.

نشریه آمریکایی واشینگتن فری‌بیکن

ایندیپندنت فارسی - شماری از کارشناسان سیاست خارجی در ایالات متحده خواستار این شدند که رییس‌جمهوری آینده آمریکا «گزینه‌های نظامی قابل اتکایی را برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته‌ای» در نظر بگیرد. این در حالی است که آنان تاکید دارند جمهوری اسلامی ایران می‌تواند طی چند روز سلاح هسته‌ای تولید کند.

نُه اندیشکده و گروه سیاست خارجی در آمریکا هشدار دادند ایران به‌شکلی پنهانی برنامه هسته‌ای‌اش را سرعت بخشیده است، «تا حدی که بتواند اورانیوم با درجه تسلیحاتی کافی برای ساخت چندین سلاح هسته‌ای را ظرف چند روز تولید کند».

به گزارش نشریه آمریکایی واشینگتن فری‌بیکن، به‌دلیل تمرکز جهان بر جنگ اسرائیل علیه حماس و انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، تهران غنی‌سازی هسته‌ای‌اش را افزایش داده است که همین امر موجب افزایش احتمال رویارویی مستقیم آمریکا با جمهوری اسلامی می‌شود. این سازمان‌ها در گزارش سیاسی جدیدی هشدار داده‌اند که سیاست‌گذاران آمریکایی و برنده انتخابات امسال به‌زودی به اتخاذ تصمیمی مهم درباره آینده خاورمیانه و جهان ملتزم خواهند شد.

ائتلاف واندنبرگ و بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، دو اندیشکده پیشرو و متشکل از کارشناسان سیاست خارجی و مقامات سابق دولت‌ها در آمریکا، روز پنج‌شنبه نوشتند: «ایران از جهانی که حواسش پرت است، برای تقویت برنامه هسته‌ای‌اش سوءاستفاده می‌کند و بیش از هر زمان دیگری به سلاح هسته‌ای نزدیک شده است. این تهدیدات نیازمند پاسخ جامع سیاست‌گذاران آمریکایی است.»

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

مقاله مشترک این دو اندیشکده به همراه هفت گروه دیگر شامل اتحاد علیه ایران هسته‌ای، مسیحیان متحد برای اسرائیل، اتحاد ملی برای دموکراسی در ایران، پیشبرد آزادی آمریکا، ائتلاف یهودیان جمهوری‌خواه و سازمان صهیونیست آمریکا، نشان می‌دهد که درمورد تردید برای رویارویی همه‌جانبه با جمهوری اسلامی در میان بخش وسیعی از کارشناسان سیاست خارجی در ایالات متحده نگرانی فزاینده‌ای وجود دارد، چراکه آنان معتقدند که جمهوری اسلامی به سمت بمب هسته‌ای پیش می رود و به گسترش تروریسم در سراسر خاورمیانه دامن می‌زند.

در بخش دیگری از این مقاله آمده است: «پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران، همراه با تمامی فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده این کشور، بر نیاز فوری به یک استراتژی منسجم و جامع در پاسخ به این تهدیدها تاکید می‌کند و این یعنی دیگر نباید حواسمان پرت موضوعات دیگر شود.»

سیاست‌های دولت بایدن در قبال جمهوری اسلامی مدت‌هاست که به موضوع درگیری رهبران جمهوری‌خواه با دولت بدل شده است. واشینگتن فری‌بیکن می‌نویسد، فروش غیرقانونی نفت ایران در دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن به بیش از ۹۰ میلیارد دلار رسیده است و کاهش تحریم‌ها در اشکال گوناگون هم به تهران اجازه داده است تا به ۱۰ میلیارد دلار از درآمدهای مسدودشده‌اش دسترسی داشته باشد.

این اندیشکده‌های آمریکایی تاکید کرده‌اند که اگر بایدن برای دومین‌ بار در انتخابات پیروز شود، احتمالا دولت او باید سیاست سختگیرانه‌تری را برای جلوگیری از حرکت تهران به سمت بمب هسته‌ای اتخاذ کند.

آن‌ها نوشته‌اند: «پیش‌بینی نتیجه انتخابات ۲۰۲۴ ناممکن است؛ با این حال آمریکایی‌های فعال در هر دو حزب سیاسی، فرصت رو به پایانی برای تدوین طرحی جامع علیه جمهوری اسلامی ایران، دشمن اصلی آمریکا، دارند. ما باید دستور کار رییس‌جمهوری آینده آمریکا را تعیین کنیم تا توسعه هسته‌ای ایران را متوقف کند، شبکه تروریستی نیابتی آن را هدف قرار دهد و بقای کشور اسرائیل را تضمین کند.»

این گروه‌ها همچنین تاکید کردند که هر سیاست خارجی جدید باید بر اتحاد با دیگر کشورهای غربی برای «تحریم فعالیت‌های هسته‌ای تهران و اعمال مجدد محدودیت‌های اقتصادی» مبتنی باشد که پیش از این از سوی اعضای سازمان ملل متحد به عنوان بخشی از توافق هسته‌ای برجام در سال ۲۰۱۵ لغو شده بود.

براساس این مقاله، آمریکا همچنین باید برای مقابله با بدترین سناریوها هم آماده باشد؛ «این سناریو به معنای فراهم کردن منابع کافی برای پنتاگون به‌منظور اجرای سریع موارد احتمالی نظامی در صورت شکست بازدارندگی است و حفاظت کافی از نیروها، دارایی‌ها، پایگاه‌ها و سفارت‌خانه‌های ایالات متحده، و همچنین افزایش توانایی برای جلوگیری از پاسخ ایران به اقدامات آمریکا.»

نشریه آمریکایی واشینگتن فری‌بیکن


ترکیه

بزرگترین خودروساز برقی جهان در ترکیه کارخانه می‌زند

بزرگترین خودروساز برقی جهان، یک میلیارد دلار در ترکیه سرمایه گذاری می کند.

به گزارش عصر ایران، سرمایه گذاری خودروسازی چینی BYD در ترکیه شامل ایجاد یک کارخانه تولید خودروی برقی در این کشور با ظرفیت تولید ۱۵۰ هزار خودرو در سال است. این کارخانه قرار است تا سال ۲۰۲۶ به مرحله تولید برسد و برای ۵ هزار نفر اشتغالزایی مسقتیم داشته باشد.

خبرگزاری آناتولی ترکیه نوشت پیش‌بینی می‌شود شرکت چینی با این سرمایه‌گذاری،‌ علاوه بر راه اندازی کارخانه، یک مرکز تحقیق و توسعه نیز تاسیس کند.

هنوز محل دقیق ایجاد کارخانه مشخص نشده اما قرار است این زمین از سوی دولت، به صورت رایگان ارائه شود. پیش بینی می شود زمین در استان مانیسا در نزدیکی شهر ساحلی ازمیر ترکیه باشد.

امضای قرارداد سرمایه گذاری میان “مهمت فاتح کاجیر” وزیر صنایع و فناوری ترکیه و “وانگ چوانفو” رئیس هیات مدیره شرکت چینی BYD (تولیدکننده خودروی برقی) در حضور رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه

شرکت BYD به تازگی هم در تایلند کارخانه ای به ظرفیت تولید سالانه ۱۵۰ هزار خودرو افتتاح کرد.

شرکت چینی BYD با راه اندازی کارخانه در ترکیه می تواند با دور زدن عوارض اتحادیه اروپا علیه خودروهای برقی چینی، به بازارهای اروپایی دسترسی داشته باشد.

اتحادیه اروپا در هفته گذشته به صورت موقت، عوارض گمرکی به میزان ۳۸ درصد علیه خودروهای برقی چینی وارداتی اعمال کرد. اتحادیه اروپا شرکت های چینی تولیدکننده خودروی برقی را به دریافت کمک های دولتی ناعادلانه متهم می کند.

دولت چین هم در واکنش هشدار داد این اقدام می تواند جرقه جنگ تجاری میان چین و اتحادیه اروپا را ایجاد کند.

در مقابل، توافقنامه اتحاد گمرکی میان ترکیه و اتحادیه اروپا در سال ۱۹۹۵،‌ باعث می شود بازارهای اروپا برای خودروهای ساخت ترکیه باز شود. به همین دلیل ۷۰ درصد از تولید خودرو در ترکیه وارد بازارهای اروپای غربی می شود.

ترکیه قبل از این تصمیم گرفت سرمایه گذاری های چین در خاک خود را معاف از مالیات کند و بر خودروهای وارداتی از چین نیز عوارض اعمال نکند. این اقدام با هدف تشویق به سرمایه گذاری انجام شد.

مشاور مستقل اقتصادی (لیونت تایلان) به خبرگزاری فرانسه گفت: ترکیه برای شرکت BYD زمینی ارائه خواهد کرد که قبلا برای شرکت فولکس واگن آماده شده بود. فولکس واگن قرار بود کارخانه بزرگی را در این قطعه زمین ایجاد کند اما در سال ۲۰۲۰ از این برنامه منصرف شد.

شرکت فولکس واگن آن زمان گفته بود انصراف به دلایل اقتصادی و بحران بهداشتی سلامتی بعد از آغاز کرونا بود. با این حال انصراف فولکس واگن از این سرمایه گذاری با آغاز حمله نظامی ترکیه به مناطق کردنشین شمال سوریه همزمان شد.

این مشاور اقتصادی گفت توافق با شرکت چینی BYD ، سرمایه گذاری در بازار ترکیه به ویژه سرمایه گذاری در بازار اروپاست. هدف،‌ دور زدن عوارض گمرکی اعمال شده از سوی اتحادیه اروپا علیه خودروهای چینی است.

این کارشناس اقتصادی برآورد کرد شرکت چینی BYD بعد از راه اندازی کارخانه خود در ترکیه می تواند سالانه ۲۰ تا ۲۵ هزار خودرو در بازار داخلی ترکیه به فروش برساند. همچنین می تواند ۵۰ تا ۷۵ هزار دستگاه خودروی تولیدی در ترکیه را به اتحادیه اروپا نیز صادر کند.

ترکیه برای خودروهای برقی بازار پررونقی به شمار می رود. فروش خودروهای برقی در ترکیه در سال ۲۰۲۳ میلادی، ۹ برابر شد این یعنی ترکیه بازار مهمتری نسبت به ایتالیا و اسپانیاست.

ترکیه در سال ۲۰۲۳ تولید خودروهای داخلی برقی به نام توگ را شروع کرد که تاکنون ۲۰ هزار دستگاه از آن به فروش رفته است. توگ تلاش می کند وارد بازار اروپا به ویژه آلمان شود.

“وانگ چوانفو” رئیس هیات مدیره شرکت BYD نیز با رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه دیدار و گفتگو کرد.

سیاست خارجی

بین الملل تابناک: ارسال پیامهای تبریک به رئیس جمهوری منتخب عرفی دیپلماتیک است. زمان ارسال پیام از حیث زود یا دیر ارسال کردن پیام، نشانه های اهمیت روابط دوجانبه را می رساند.

تبلیغاترسالت بار

همچنین محتوا و عبارات به کار رفته در پیام نیز سطح روابط و اهمیت آن را مشخص می کند.

معمولا پیامها از سمت کشورهایی زودتر ارسال می شود که در دایره دوستان تعریف می شوند. محتوای پیامها هم نشان دهنده اهمیت روابط برای صادرکننده پیام می باشد. برخی از پیامها نشان دهنده اهمیت یک کشور به عنوان state است و برخی نیز ضمن نشان دادن اهمیت state ممکن است ناخرسندی یا خشنودی از به قدرت رسیدن یک جریان سیاسی خاص باشد. برای نمونه به قدرت رسیدن راست افراطی در یک کشور اروپایی چیزی نیست که کشورهای حامی اتحاد اروپایی آنرا خوشایند ارزیابی کنند.

یا به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا برای رهبران اروپایی که خواهان تقویت روابط دو سوی اتلانتیک هستند اتفاق خوشایندی نخواهد بود؛ به ویژه آنکه ترامپ معتقد است اروپای غربی، اروپای مرده است.

با این مقدمه پیامهای ارسالی برای پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری ایران قابل تحلیل است. در میان پیامهای ارسالی از حیث زودهنگام بودن این پیامها، پیام پاکستان به چشم می خورد.

روابط ایران و پاکستان بعد از انقلاب اسلامی ایران روابط سینوسی و در برخی موارد مبتنی بر جنگ سرد بوده است. سیاستهای اسلام آباد در منطقه خلیج فارس و قفقاز جنوبی در تضاد با سیاستهای تهران قرار دارد. در موضوع کریدورهای منطقه ای علیرغم ظرفیت همکاری، رویکرد برد-باخت غالب است.

با این وجود، بعد از حملات متقابل اخیر میان دو کشور، دو طرف سعی بر تداوم دیپلماسی داشته اند. اهمیت روابط دوجانبه، مبتنی بر جبر جغرافیایی و آسیب پذیری دو طرفه از مسائل قومی و تجزیه طلبانه است.

در میان پیامهای ارسالی، پیام اعضای سازمان همکاری شانگهای نیز حائز اهمیت است. ایران به عضویت دائمی این سازمان درآمده و نقش مهمی در ارتباط و گسترش همگرایی میان این کشورها می تواند داشته باشد.

کریدور شمال-جنوب یکی از ظرفیتهای مهم ایران در این زمینه است که می توان سازمان شانگهای را به اتحادیه اقتصادی اوراسیا از مسیر ایران متصل کند.

پیام هند به دکتر پزشکیان نیز اهمیت ویژه دارد. «نارندرا مودی» با انتشار پیامی در حساب ایکس خود خطاب به پزشکیان نوشت: پیروزی شما به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران را تبریک می‌گویم. مشتاقانه منتظر همکاری نزدیک با شما برای تقویت بیشتر روابط دوجانبه گرم و طولانی مدت به نفع مردم و منطقه هستیم.

هند از قدرتهای میانی در نظم جدید بین المللی به شمار می رود که نقش مهمی در نظم جدید مبتنی بر «رقابت قدرتهای بزرگ» دارد. در این میان ایران اهمیت ویژه ای برای هند برای اتصال به آسیای مرکزی و روسیه و حتی اروپا دارد. هر چند کریدور هند-خلیج فارس-اروپا می تواند هند را به اروپا متصل کند، ولی کریدور شمال-جنوب ایران برای دسترسی دهلی به آسیای مرکزی اهمیت کلیدی دارد. این کریدور راهی مناسب برای هند برای اتصال به آسیای مرکزی است؛ هندی که به واسطه محاصره جغرافیایی چین و پاکستان، مسیر ایران را قابل دسترسی می بیند.

پیامهای اعراب خلیج فارس نیز حائز نکات ویژه ای در خصوص رابطه با ایران دارد. این روابط بعد از تنشهای پس از بهار عربی و تغییر در سیاست خارجی آمریکا به سمت مهار چین، متاثر از عوامل ساختاری بوده است. تنش زدایی میان ایران و عربستان ناشی از مولفه ساختاری و البته متغیرهای داخلی و منطقه ای (به میزان کمتر در مقایسه با عامل ساختاری) راه را برای تنش زدایی منطقه ای باز کرده است. پیام پادشاه بحرین نیز ناشی از همین موضوع است. بحرین به ویژه در هفته های اخیر از تمایل برای احیای روابط و برقراری روابط رسمی سخن گفته است که کارهای آن در حال پیشرفت است.

پیام اروپایی ها نیز مبتنی بر یک پیام از طریق شبکه ایکس (توئیتر سابق) بوده است. «نبیلا مسرالی» سخنگوی «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این خصوص در ایکس نوشته بود: «نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران را مورد توجه قرار می‌دهیم و به مسعود پزشکیان، رئیس جمهور منتخب تبریک می‌گوییم.»

او ادامه داد: «ما آماده تعامل با دولت جدید ایران در راستای سیاست گفت‌وگوی انتقادی اتحادیه اروپا هستیم.»

شکل و محتوای ارسال این پیام نیز نشان از سردی این روابط است. در محتوا، این پیام به «گفتگوهای انتقادی» تاکید کرده است. این شکل از گفتگوها در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی مصطح بود که شامل طیف وسیعی از موضوعات از جمله مسائل حقوق بشر ایران را شامل می شد. «گفتگوهای انتقادی» در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی به «گفتگوهای سازنده» تبدیل شد و با برنامه هسته ای ایران به سطح پایینی تا ظهور برجام رسید.

با توجه به سطح پایین روابط ایران با کشورهای اروپایی ( به ویژه غرب اروپا) چنین پیامی محتمل بود. با وجود این اروپا، درصدد است تعامل خود با ایران را حفظ کرده و در برخی مسائل نیز بهبود بخشد. ضمن اینکه اروپا می خواهد نقش خود در گفتگوهای هسته ای را داشته باشد؛ نقشی که با «تفاهم ماه می 2023» میان ایران و آمریکا در حاشیه قرار گرفته است.

اما وزارت امور خارجه آمریکا در ارتباط با نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در ایران گفته بود: این انتخابات منجر به تغییری در رویکرد آمریکا در قبال ایران نخواهد شد. ما هیچ انتظاری نداریم که این انتخابات منجر به تغییر اساسی در مسیر ایران شود.

وزارت امور خارجه آمریکا در این خصوص افزود: ما هیچ انتظاری نداریم که این انتخابات منجر به تغییر اساسی شود! اگر دیپلماسی در خدمت منافع آمریکا پیش برود، آن را دنبال خواهیم کرد.

پیام آمریکا نیز نشان از رویکرد خصمانه در روابط با ایران دارد. ضمن اینکه بر دیپلماسی بر حل مسائل تاکید دارد. چنین پیامی در شرایطی ابراز شده که پیام با لحن مثبت تری می توانست منجر به فشار به دولت بایدن در آستانه انتخابات شود. چندی پیش پیام این کشور در خصوص حادثه سقوط هلی کوپتر «ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور ایران و همراهان او باعث انتقادات شدید از «تونی بلینکن» و دولت بایدن شده بود و ابراز تاسف دولت بایدن در خصوص این حادثه مورد انتقاد شدید مخالفان دولت وی قرار گرفته بود.

پیام تبریک چین و روسیه نیز ناشی از این درک است که روابط آنها با ایران، موضوع حاکمیتی است و دولتها اثرگذاری زیادی بر آن نخواهند داشت. ضمن اینکه در فقدان روابط مناسب با غرب، پکن و مسکو از همکاری تهران اطمینان خاطر دارند.

پیام تبریک الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان نیز بعد از فروکش تنشهای بعد از جنگ قره باغ محتمل بود. «الهام علی‌اف» از موفقیت پزشکیان در انتخابات استقبال کرده و گفته است: آذربایجان اهمیت زیادی برای روابط با ایران قائل است. علی‌اف پس از دعوت از پزشکیان برای سفر به باکو گفت: اطمینان دارم که با تلاش‌های مشترک، تقویت بیشتر روابط دوستانه سنتی و گسترش همکاری‌های متقابل سودمند بین جمهوری آذربایجان و ایران را در راستای منافع ملت‌ها و کشورهایمان تضمین خواهیم کرد.

«رجب طیب اردوغان»،‌ رئیس‌جمهور ترکیه نیز در پیامی به ‌مسعود پزشکیان، پیروزی او را تبریک گفته بود و اعلام کرده بود که در دوره او همکاری میان ایران و ترکیه بیش از پیش استحکام خواهد یافت.

پیام اردوغان نیز مبتنی بر ضرورت حفظ روابط میان دو کشور به رغم سیاستهای مختلف منطقه ای است. نیاز به همکاری در موضوع سوریه، قفقاز جنوبی، موضوع کردها و امنیت مرزی و «جبر جغرافیایی» میان دو کشور احساس می شود.

پیام ژاپن نیز مبتنی بر سیاست خارجی این کشور در قبال ایران و البته منطقه خلیج فارس فهم می شود. «فومیو کیشیدا» نخست وزیر ژاپن در پیامی انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان نهمین رئیس جمهور اسلامی ایران را تبریک گفت.

در متن پیام تبریک نخست وزیر ژاپن که در پایگاه خبری وزارت خارجه این کشور منتشر شده، آمده است: امیدوارم ایران نقش سازنده‌ای در ایجاد صلح و ثبات در منطقه و خاورمیانه ایفا کند و همکاری‌های خود با جوامع بین المللی را گسترش دهد.

نخست وزیر ژاپن تاکید کرد که توکیو خواستار گسترش همکاری‌ها و ایجاد روابط نزدیک با دولت پزشکیان است.

ژاپن سیاست خارجی مبتنی بر «مصون سازی» (hedging strategy) در روابط با ایران را دنبال می کند و روابط تاریخی و دوستانه با ایران داشته و دارد. این کشور نقش مهمی در میانجیگری در جنگ ایران- عراق داشته است. همچنین در دوره تنش فزاینده در منطقه، نخست وزیر فقید ژاپن «آبه شینزو» سفری به ایران برای میانجیگیری میان دولت ترامپ و دولت ایران داشت.

پیام این کشور ناشی از نگرانی های توکیو در قبال امنیت منطقه و لزوم ثبات در آن دارد. با وجود این انتظار می رود ژاپن روابط رو به گسترشی در دولت پزشکیان با تهران داشته باشد. ضمن اینکه با برداشته شدن تحریمها، زمینه گسترش همکاری میان دو کشور وجود دارد.

انتخابات

عمده اپوزیسیون سیستم سیاسی ایران بر این نظر هستند که تغییر در چارچوب نظام موجود امکان پذیر نیست.بنابر این انان مقاومت در مقابل صندوق رای راپیشنهاد می کنند.حتی معتقدند به عقب بر نمی گردند.. برخی دیگر کم هزینه ترین راه تغییر و رفرم را در صندوق های رای جستجو می کنند.هریک از دو نگرش طرفداران و مخالفانی دارند.

بنیان فکری کسانی که رای نمی دهند مهم است اصلاح ناپذیری سیستم بیشتر مطرح می شود.غالب انان می دانند چه نمی خواهند اما در انچه می خواهند انسجام وجود ندارد.هر چه نقش شبکه های مجازی بیشتر می شود تاثیر گذاری انان نیز افزایش می یابد.رسانه ها به هر دو نگرش یاری می رسانند هر چند هنوز نمی توانند کاملا جایگزین احزاب شوند ولی در صددند نقش احزاب سیاسی قانونمند را ایفا کنند.هر چندکارکرد احزاب سیاسی را ندارند.

مشارکت پایین در دور اول انتخابات 1403 و اینکه حامی ان 60 درصد کیست مورد سوال است.مطالعه خواسته های این 60 درصد از منظر جامعه شناسی سیاسی و از منظر مملکت داری و حکمرانی بسیار مهم است.نقش این 60 درصد در انتخابات روزجمعه 15 تیر بسیار مهم است.معلوم است که عدم شرکت انان به نفع چه کسی تمام خواهد شد.

اکنون ایران بر سر دوراهی قرار دارد :دمکراسی مدنی و بنیاد گرایی اسلامی

انتخابات ایران با انتخابات بریتانیا(انگلستان، ولز ،اسکاتلند و ایرلند شمالی )وفرانسه تقریبا همزمان شده است.در بریتانیا نبرد سیاسی میان محافظه کاران و حزب کارگر (چپ میانه )به رهبری کی‌یر استارمر جریان دارد.به نظر محافظه کاران به رهبری سوناک در استانه ازدست دادن قدرت هستند.

در فرانسه راست افراطی دز مقابل راست میانه و چپ قرار گرفته است.در صورت پیروزی حزب راست افراطی به رهبری مارین لوپن در مرحله دوم انتخابات پارلمانی فرانسه و دستیابی احتمالی به اکثریت مطلق، این حزب می‌تواند برای اولین بار پس از پایان جنگ جهانی دوم در فرانسه دولت تشکیل دهد.

به این ترتیب در هر دو کشور نخبگان سیاسی برای یک دوره سیاسی جابجا خواهند شدند.در مورد ایران :

نمی دانم این سوال تا چه اندازه درست است که مطرح می کنم ایران بر سر دوراهی دمکراسی مدنی و بنیاد گرایی اسلامی قرار دارد.مشکل اصلی این است که دمکراسی مدنی ،دمکراسی بدون دمکرات ها را به ذهن متبادر می کند.ولی بنیاد گرایی اسلامی نمایندگانی در ایران دارد،هر چند اکنون به چند گروه تقسیم شده اند.

اکنون در هر سه انتخابات راست ها شکست خوردند.شکست راست افراطی فرانسه نتیجه ترس و ائتلاف رقبای چپ و لیبرال های میانه بود،وجبهه نوین خلق فرانسه نقش مهمی در شکست راست افراطی داشت.مانند ائتلاف میانه روها در ایران و ارای بخشی از اصلاح طلبان.هر چند هنوز طبقه متوسط شهری در مقابل انتخابات مقاومت نشان می دهد.برخی از این طبقه که رای داند رای سلبی بوده است.

شکاف محافظه کاران سنتی به رهبری قالیباف و محافظه کاران افراطی به رهبری جلیلی نیز کمک بزرگی به پیر.زی پزشکیان کرد.هر چند برخی سعی می کنند رای به وی را رای اتنیکی و بومی بنامند.

آیا ممکن است ایران اصلاح‌طلبان را در راس کار قرار دهد؟

روزنامه های ترکیه به انتخابات ریاست جمهوری در ایران پرداخته اند.

گازته دووار:

  • فهیم تاشتکین: آیا ممکن است ایران اصلاح‌طلبان را در راس کار قرار دهد؟..
  • پتانسیل غافلگیری جامعه ایران، پیش‌بینی‌های سیاسی را دشوار می‌کند.
  • سیاست‌های پزشکیان و یا جلیلی که به دور دوم مانده‌اند، چگونه کشور را شکل خواهد داد؟ - 11 تیرماه (اژانس اناتولی1403

  • شاید با یک فرد اصلاح‌طلب قابل کنترل و وفادار به رژیم مانند پزشکیان به راه خود ادامه دهد تا مشروعیت رژیم را ترمیم کرده و فشار جهانی روزافزون بر ایران را کاهش دهد.(سیفی اوغون)

آیا واقعاً رئیس‌جمهور هیچ‌کاره است؟!

آیا واقعاً رئیس‌جمهور هیچ‌کاره است؟!

محمد فاضلی

برخی منتقدان و معترضان به وضع موجود و روش حکمرانی فعلی، در مقابل دعوت به مشارکت در انتخابات، غالبا می‌پرسند: فرق می‌‌کند چه کسی رئیس‌جمهور باشد؟ خلاصه پاسخم به این پرسش چند بند است.

یک. به معترضان حق می‌دهم از نتیجه انتخابات پیشین ناراضی باشند. آن‌ها به اهدافی نرسیده‌اند که در نظر داشتند. اما این در چشم‌انداز تاریخی، ماجرای ۱۲۰ سال تلاش ما ایرانیان بعد از مشروطه است. ما هنوز به «حاکمیت قانون» که از مهم‌ترین شعارهای مشروطه بود نرسیده‌ایم. ماجرا محدود به این ۴۰ سال نیست.

دو. رئیس‌جمهور، انتخاب‌کننده ۱۸ وزیر و ده‌ها معاون و رئیس دستگاه است، که هر کدام از آن‌ها ده‌ها نفر را انتخاب می‌کنند و بر سرنوشت ما اثر می‌گذارند. رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور یکی از مهم‌ترین رئیس سازمان‌هاست.

سه. رئیس‌جمهور رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی است که بر سرنوشت آموزش و پرورش، دانشگاه، رسانه‌ها، فیلم، تئاتر، موسیقی، هنر و کل بخش فرهنگ و اهالی فرهنگ تأثیر تعیین‌کننده دارد.

چهار. رئیس‌جمهور رئیس شورای عالی امنیت ملی است که دبیر این شورا را انتخاب می‌کند، و بر حیاتی‌ترین تصمیمات امنیتی، سیاست خارجی و سیاست داخلی، نوع برخورد با رسانه‌ها و ... تأثیر تعیین‌کننده دارد.

پنج. رئیس‌جمهور رئیس شورای عالی محیط‌زیست است که برخی از مهم‌ترین تصمیمات درباره محیط‌زیست و ظرفیت زیست‌پذیری سرزمین در آن گرفته می‌شود.

شش. رئیس‌جمهور رئیس شورای عالی آب است که تصمیمات مهم آبی در آن اتخاذ می‌شود و ظرفیت زیادی برای هماهنگی‌های مربوط به مسائل آبی دارد.

هفت. شورای عالی سلامت و امنیت غذایی که سیاست‌گذاری و راهبردهای کلان حوزه بهداشت، سلامت و امنیت غذایی را تعیین می‌کند.

هشت. شورای عالی فضای مجازی نیز به ریاست رئیس‌جمهور برگزار می‌شود. سیاست‌گذاری کلان فضای مجازی نیز در این شورا انجام می‌شود.

نه. شورای عالی آموزش و پرورش. یکی از مهم‌ترین نهادهای سیاست‌گذاری در امر حیاتی آموزش و پرورش در کشور است.

ده. برخی دیگر از شوراهای عالی که رئیس‌جمهور ریاست آن‌ها را بر عهده دارد عبارتند از: شورای عالی اداری، شورای عالی اشتغال، شورای عالی جوانان، شورای عالی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی، شورای عالی صنایع دریایی کشور.

یازده. رئیس‌جمهور در تعیین سفرای ایران در کشورهای دیگر نقش تعیین‌کننده دارد.

دوازده. رئیس‌جمهور در جلسه سران سه قوه شرکت می‌کند و بیشترین ظرفیت برای ارائه مهم‌ترین گزارش‌ها از وضعیت کشور در این جلسه را دارد.

سیزده. رئیس‌جمهور در جلساتی با رهبری شرکت می‌کند و ظرفیت دارد که گزارش‌هایی درباره وضعیت کشور ارائه کند و مهم‌ترین مسائل مردم را با ایشان طرح کند.

چهارده. رئیس‌جمهور در انتخاب همه استانداران نقش تعیین‌کننده دارد. اگرچه معتقدم انتخاب رؤسای دانشگاه‌ها باید بر اساس نظرات اعضای هیئت علمی صورت گیرد، اما در حال حاضر، انتخاب تمامی رؤسای دانشگاه‌های دولتی تحت تأثیر نظر رئیس‌جمهور (و در قالب تأثیرگذاری رئیس‌‌جمهور در شورای عالی انقلاب فرهنگی) است.

این‌ها فقط بخشی از اختیارات رسمی رئیس‌جمهور است. آیا فکر می‌کنید آدمی با این همه اختیارات، بی‌اثر است و تفاوتی نمی‌کند چنین اختیاراتی به چه کسی و با چه جهت‌گیری‌ای واگذار شود؟

آیا واقع‌بینی است که تصور کنیم مقامی با این اختیارات، هیچ‌کاره است؟

اگر رئیس‌جمهور هیچ‌کاره است، چرا اصول‌گرایان که دیگر ابزارهای قدرت را دارند، این همه برای به دست گرفتن این سمت تلاش می‌کنند؟ برای تصاحب سمت یک هیچ‌کاره؟!

تلگرام نویسنده