باوند

هرمیداس باوند: تردد کشتی‌ها و نفتکش‌ها در تنگه جبل‌الطارق آزادنه انجام می‌شود / هیچ قانونی به انگلیس اجازه توقیف نفتکش حامل نفت ایران را نمی‌دهد:

داود هرمیداس باوند استاد حقوق بین‌الملل در گفت‌وگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به توقیف کشتی روسی حامل محموله نفتی ایران، اظهار کرد: آبراه‌های بین‌المللی، راه‌های آبی ارتباطی هستند که به سه دسته رودخانه‌ها، تنگه‌ها و کانال‌های بین‌المللی تقسیم می‌شوند، در واقع عبور ترانزیت از برخی تنگه‌ها مانند جبل‌الطارق، هرمز و باب‌المندب آزادانه انجام می شود.

وی با اشاره به حقوق کشتی ها و نفتکش ها در آب های بین الملل، ادامه داد: در تنگه جبل الطارق مثل هرمز عبور ترانزیت به صورت آزاد انجام می شود، بنابراین هیچ کشوری اجازه ندارد مانع عبور آن‌ها شود، مگر اینکه شرایط بدی مانند طوفان رخ دهد و در غیر این صورت این توقیف غیر قانونی خواهد بود.
هرمیداس باوند با اشاره به سازمان ها و نهاد هایی که می توانند،ککشتی روسی حامل محموله نفتی ایران را پیگیری کنند، خاطر نشان کرد: ما می توانیم به شورای امنیت سازمان ملل و دیوان بین المللی شکایت کنیم، ولی متاسفانه در حال حاضر نظام بین المللی بر مبنای نظرات قدرت‌های بزرگ هستند و همانطور که شاهد بودیم کاخ سفید بر خلاف مصوبه‌های شورای امنیت و قراداد‌های چند جانبه حفظ صلح و امنیت بین المللی عمل کرده است.
استاد حقوق بین‌الملل ادامه داد:در برجام دولت آمریکا نقش محوری داشته است ، در حقیقت به موجب کنوانسیون جانشینی دولت‌ها، دولت جانشین مجاز به نادیده گرفتن تعهدات دولت قبلی نیست، ولی واشنگتن یک جانبه از برجام خارج شد و نه تنها تعهدات خود را انجام نداد، بلکه تحریم‌های سنگین تری را هم اعمال کرده است.
وی افزود: در حقیقت آمریکا قدرت هژمونی است و دیگر کشور‌ها هم با آن تعاملات تجاری و مالی دارند و اگر تحریم‌های واشنگتن را رعایت نکنند، تحریم‌های یک جانبه مضاعفی بر آن ها اعمال می شود، یعنی نمی‌توانند در آمریکا تجارت و امور مالی داشته باشند ، چراکه در غیر این صورت کاخ سفید آن‌ها را مجازات می کند، در نتیجه کشور ها برای حفظ منافع خود از آن ها پیروی می کنند.
هرمیداس باوند ادامه داد: روسیه موضع خود را رسما اعلام و انگلیس هم از ابتدا از آمریکا حمایت کرد و اتحادیه اروپا هم که تعهدات خود را در قبال ایران آنچنان که باید انجام نداده است بنابراین هنگامی که یک قدرت بزرگ که نظم جهانی را تنظیم می‌کند با تعاملات گسترده‌ کشور‌های دیگر را وادار به سکوت انفعالی و هم همسویی با خود می کند.
استاد حقوق بین‌الملل یاد آور شد: ۳کشور اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) در گذشته بیانیه‌ای صادر و از ایران خواستند، موشک‌ها را متوقف و در کشور های همسایه دخالت نکند، در حالی که در حال حاضر برخلاف حقوق بین الملل و دریاها،دست به توقیف کشتی‌ ایرانی زد.
وی با بیان اینکه برخلاف ادعای دولت انگلیس، مقصدکشتی روسی حامل محموله نفتی ایران نبود، تصریح کرد: بندری که به عنوان مقصد نهایی در سوریه نام برده شده است، ظرفیت چنین نفتکش عظیمی را ندارد و مقصد آن جای دیگری بود، در حقیقت این نفتکش روسی حامل نفت ایرانی از آب‌های بین‌المللی و از تنگه جبل الطارق گذر می‌کرد و هیچ قانونی وجود ندارد که به انگلیس اجازه توقف این نفتکش را بدهد.
هرمیداس باوند ادامه داد: تا زمانی که یک نظام دولت متحده جهانی وجود نداشته باشد و نظام جهانی عملا در دست قدرت‌ها بزرگ باشد، کشور ها مجبور به سکوت در برابر زورگویی ها هستند، در حقیقت آمریکا یک قدرت هژمونی است که اقداماتش برخلاف منشور حقوق بین الملل انجام می‌دهد.
استاد حقوق بین‌الملل تاکید کرد: مسئولین کشور‌ها باید از ساختار واقعی نظام بین المللی و ارتباطات قدرت‌ها با یکدیگر آگاهی داشته باشند و براساس این آگاهی خط مشی ها‌ی خود را اتخاذ کنند.

نصرالله

نصرالله روز گذشته (جمعه) در تلویزیون المنار که متعلق به حزب الله است، گفت که اگر آمریکا بفهمد که جنگ ممکن است به نابودی اسرائیل منجر شود، آنها بازنگری خواهند کرد.

 نصرالله تاکید کرد که مسئولیت همه در منطقه این است که کاری کنند که از وقوع جنگ آمریکایی در ایران جلوگیری شود.

به گفته رهبر حزب الله عربستان سعودی و امارات متحده عربی به بالاگرفتن درگیری در منطقه هیچ علاقه‌ای ندارند.

او همچنین مدعی شد که «ایران هرگز با آمریکا مذاکره نمی‌کند و هرگز در مقابل تحریم سر خم نخواهد کرد.»

رهبر حزب الله لبنان ادامه داد که ایران بلکه با اقتصاد مقاومتی تولید داخلی‌اش را تقویت می‌کند.

او همچنین تاکید کرد: «لازم است همه بدانند، کارشناسان هم متفق‌اند، اگر جنگی درگیرد منطقه را ویران خواهد کرد.»

نیروی دریایی بریتانیا نفتکش حامل نفت ایران را توقیف کرد

نیروی دریایی بریتانیا نفتکش حامل نفت ایران را توقیف کرد

نیروی دریایی بریتانیا یک نفتکش “حامل نفت ایران” را توقیف کرده است.

روز پنجشنبه، ۱۳ تیر (۴ ژوئیه)، وزیر اعظم دولت محلی جبل‌الطارق در بیانیه‌ای اعلام کرد که تفنگداران نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا یک نفتکش را که حامل نفت خام به مقصد سوریه بود در سواحل این سرزمین توقیف کرده‌اند. جبل الطارق، واقع در شبه‌جزیره ایبریا از سرزمین‌های برون مرزی تحت حاکمیت بریتانیاست.

در این بیانیه آمده است که “شواهد کافی در دست بود که نشان می‌داد مقصد نفتکش گریس-۱ پالایشگاه بانیاس در سوریه بوده است.”

این بیانیه افزوده است که “پالایشگاه بانیاس در مالکیت نهادی است که تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه سوریه شامل آن می‌شود.” اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۱ و واکنش خشونت‌آمیز ارتش سوریه در برابر تظاهرکنندگان، دولت سوریه را به نقض فاحش حقوق بشر متهم کرد و هدف تحریم تجاری و اقتصادی قرار داد.

رئیس دولت محلی جبل الطارق گفته است که “با مجوز من، نهادهای بندری و انتظامی ما در اعمال تحریم‌های اتحادیه اروپا خواستار همکاری تفنگداران دریایی بریتانیا مستقر در منطقه شدند و این همکاری را دریافت کردند.” این نفتکش در حال حاضر در توقیف دولت جبل‌الطارق است.

گزارش موسسات بین‌المللی ردگیری کشتیرانی تجاری حاکی از آن است که این کشتی از بنادر ایران حرکت کرده بود. در صورتیکه اثبات شود که نفتکش در صدد تحویل نفت ایران به سوریه بوده، علاوه بر تخطی از تحریم اتحادیه اروپا علیه سوریه، تحریم نفتی ایران از سوی ایالات متحده را نیز نقض کرده است.

اطلاعات منتشر شده توسط موسسات ردگیری کشتیرانی نشان می‌دهد که نفتکش گریس-۱ به جای ورود به دریای مدیترانه از طریق کانال سوئز، مسیر به مراتب طولانی‌تر عبور از جنوب آفریقا را پیموده است. دلیل موجهی برای انتخاب چنین مسیری وجود ندارد.

در ماه دسامبر سال گذشته، این نفتکش اعلام کرد که در حال بارگیری نفت در بنادر عراق است اما منابع بندری عراق حضور آن را در این بنادر تایید نکردند. همچنین، مشخص شد که این نفتکش سیستم شناسایی و ردیابی خود را خاموش کرده تا نهادهای نظارت بر حرکت کشتیرانی قادر به تشخیص مسیر حرکت آن نباشد.

مدتی بعد این نفتکش در بندر عسلیویه در ایران ظاهر شد در حالیکه مشخص بود که بارگیری کرده است.

این نفتکش در مالکیت یک شرکت مستقر در سنگاپور است و با پرچم پاناما حرکت می‌کند. در دریانوردی تجاری، اجاره کشتی و نفتکش توسط شرکت‌ها و کشورهای مختلف جهت حمل و نقل کالا امری رایج است.

هنوز مقامات ایران یا سوریه یا شرکت مالک کشتی در مورد این حادثه اظهار نظری نکرده‌اند.

ترامپ

فارین پالیسی: ترامپ در مقابل ایران دو راه بیشتر ندارد

 

جیمز تراب در فارین پالیسی نوشت: آقای حسن روحانی، رئیس جمهور ایران هفته گذشته در واکنش به تحریم های جدید ترامپ گفت که کاخ سفید دچار معلولیت ذهنی شده است. شاید پاسخ آقای روحانی بیش از حد تند به نظر برسد، اما حرف های او احتمالا برای شما قابل درک هستند.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مطمئن بود که با خروج از توافق هسته ای می تواند ایران را وادار به تسلیم کند. به همین خاطر واکنش سرسختانه رهبران ایران باعث سردرگمی وی شد. افراد نزدیک به آقای ترامپ او را برای خروج از توافق هسته ای تحت فشار قرار دادند. آن ها به طور کامل آماده بودند تهران را در موقعیتی گرفتار کنند که ابتدا آمریکا خصومت ها را شروع می کند و سپس ایران به عنوان مقصر اصلی تنش ها سرزنش می شود. شاید آن ها به آقای ترامپ گفته بودند که کار به اینجا نمی کشد. اما در هر صورت آقای ترامپ به حرف های مشاورانش اعتماد کرد.

محدودیت های شناختی آقای ترامپ مخصوص خود او هستند. اما یکی از مشخصه های مهم آقای ترامپ در سیاست خارجی دولت های قبلی نیز قابل مشاهده است: او به قدری نسبت به درستی باورهایش اعتقاد دارد که به ذهنش خطور نمی کند عواقب تصمیماتش را از چشم انداز منتقدان خود در نظر بگیرد. در هفته های اخیر نمایی از غرور امپریالیستی آمریکا از نوع ترامپ را مشاهده کرده ایم.

می توانیم سیاست خارجی آمریکا از زمان پایان جنگ جهانی دوم را به عنوان کشمکشی بین دو گروه از افراد تصور کنیم: منتقدانی که بر روی عواقب احتمالی اقدامات آمریکا تمرکز می کنند و کسانی که آن ها را نادیده می گیرند. آقای جرج کنان، دیپلمات سابق آمریکا سال 1947 در مقاله معروف خود برای نشریه فارین افیرز به سیاست مداران تندروی کشور هشدار داد که اقدامات تهدید آمیز و غیر دیپلماتیک می توانند رهبران شوروی را در موقعیتی قرار دهند که علیرغم میل باطنی خود در مقابل خواسته های آمریکا تسلیم نشوند.

هری ترومن و دوایت آیزنهاور، روسای جمهور سابق آمریکا معمولا از انجام اقدامات تحریک آمیز غیر ضروری پرهیز می کردند. در مقابل، جان اف کندی بعد از ورود به کاخ سفید قول داد که هر هزینه ای را برای بقا و موفقیت آزادی پرداخت خواهد کرد. میراث آقای کندی شامل عملیات خلیج خوک ها در کوبا و همچنین افزایش بودجه نظامی در حوزه قابلیت های نظامی متعارف و هسته ای بود. اقدامات کندی تندروهای نزدیک به نیکیتا خروشچف را قانع کردند که آمریکا آماده عقب کشیدن از پیشرفت های دیپلماتیک بین دو ابرقدرت دنیا است. بدین ترتیب آقای خروشچف نمی توانست اعتبار کشورش را در دنیا زیر سوال ببرد. او در پاسخ به اقدامات کندی، دیوار برلین را ساخت و سپس از پیمان ممنوعیت آزمایش های هسته ای کنار کشید و در نهایت کلاهک های هسته ای خود را در کوبا مستقر کرد. بعدا آقای رابرت مکنامارا، وزیر دفاع سابق کشور اعتراف کرد که اشتباهات آمریکا ناشی از تصورات نادرست آن ها از اهداف و ظرفیت های شوروی بوده اند.

اما اشتباهات آمریکا به دوره آقای کندی ختم نشدند. کندی و بعد از او لیندون جانسون آمریکا را وارد جنگ ویتنام کردند تا به گفته خودشان در مقابل تلاش های کمونیست ها برای تسلط پیدا کردن بر کشورهای در حال توسعه مقاومت کنند. هر دو رئیس جمهور، ویتنام را به عنوان مهره کوچک چین در صفحه شطرنج جهانی تصور می کردند. اما آقای هانس مورگنتا، محقق آمریکایی در مقاله ای با عنوان «ما در حال فریب دادن خود در مورد ویتنام هستیم» به این واقعیت اشاره کرد که چین دشمن سنتی ویتنام است و هو چی مین، رهبر ویتنام شمالی یک رهبر ملی گرا بود. در نتیجه، آقای مورگنتا پیش بینی کرد که تشدید جنگ ویتنام درست همان نتیجه را به همراه خواهد داشت که واشنگتن از آن هراس داشته است: نزدیک شدن ویتنام به حکومت چین.

خانواده بوش نیز سابقه طولانی در تصمیمات عجولانه داشته اند. جرج اچ دبلیو بوش در بین معدود رئیس جمهورهایی قرار دارد که با دانشی عمیق از مسائل جهانی وارد کاخ سفید شد. او پی برد که باید به میخائیل گورباچوف، آخرین رهبر شوروی برای مدیریت فرایند فروپاشی این امپراطوری کمک کند. به همین خاطر آقای بوش با رهبر شوروی به عنوان یک متحد رفتار کرد و سرنگونی شوروی را جشن نگرفت. حتی زمانی که اوکراین به دنبال مستقل شدن بود، بوش به پارلمان این کشور گفته بود که واشنگتن بین دولت شوروی و اوکراین بی طرف خواهد بود.

اما باراک اوباما در دوره ریاست جمهوری خود تفکر سیاسی آمریکا را تغییر داد. او تلاش کرد که عواقب اقدامات کشورش را از چشم انداز ملت های دیگر نگاه کند. اوباما در سخنرانی معروف خود در قاهره طی ژوئن 2009 گفت که احترام زیادی برای اسلام قائل است. آقای اوباما اعتراف کرد که استعمارگری خسارات زیادی برای دنیا به بار آورده است. هدف او یافتن نقاط مشترکی بود که برقراری یک رابطه جدید بر اساس احترام و منافع دو جانبه را امکان پذیر کنند. اوباما تلاش کرد که با همین استراتژی رفتار رهبران ایران را تغییر دهد، اما شکست خورد.

در مورد آقای ترامپ نیز می توان گفت که خودکامگی و غرور او باعث شده اند که نسبت به واقعیات و عواقب اقدامات خود آگاهی چندانی نداشته باشد. قدرت زیاد آمریکا تاکنون به آقای ترامپ اجازه داده است که رویکردی قلدرمابانه و تهدیدآمیز را نسبت به کشورهای دیگر اتخاذ کند. البته رئیس جمهور کنونی آمریکا هنوز با عواقب این رفتار خود روبرو نشده است. بدون شک او تصور می کرد که تهران در مقابل فشارها تسلیم خواهد شد. اما ایران هنوز تسلیم نشده است و بدون شک به مقاومت ادامه خواهد داد. ترامپ بر خلاف برخی مشاورانش تمایلی به جنگ با ایران ندارد. اما طوری رفتار کرده است که باید بین دو گزینه جنگ و عقب نشینی یکی را انتخاب کند.

اما کاندیداهای حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 چه درسی باید از این تاریخچه سیاست خارجی آمریکا بگیرند؟ بدون شک وقایع گذشته نشان می دهند که ما خیلی نباید نگران جنگ طلبی سیاست مداران چپ گرا باشیم. اما برخی از این کاندیداها همچون آقای برنی سندرز تصور واقع گرایانه ای از سیاست خارجی ندارند. البته آن ها به درستی از جنگ های بی پایان آمریکا در طول 18 سال گذشته انتقاد می کنند اما این باور نادرست در بین آن ها وجود دارد که تمام مشکلات دنیا را می توان از طریق دیپلماسی و کمک های اقتصادی حل و فصل کرد. همه ما آرزو داریم که در دنیای عاری از جنگ و خصومت زندگی می کردیم. اما همان طور که باراک اوباما اشاره کرده است، ما باید دنیا را همان طور که هست قبول کنیم و با آن کنار بیاییم.

gooyanews