کعب دانشگاه علامه

بررسی مقاله الگوهای صدور انقالب در گفتمانهای سیاست خارجی ایران – دکتر تاجیک و فیروزآبادی نقد ابتدایی اینجانب به مقاله مربوطه در رابطه با ایدئولوزیک بودن انقالب 57 و غلبه انقالبیون اسلامی و حاکم شدن آنان بر سیستم کشوری میباشد. سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که صرفا انقالبیون اسلامیدر فرآیند انقالب شرکت داشتند و یا گروهها و احزاب و تشکلها و جناحهای دیگری نیز نقش داشتهاند؟ آیا باید منکر لیبرالهایی همچون بازرگان و طیف او، حزب توده، سکوالرها و دیگران شد؟ چگونگی فائق آمدن انقالبیون اسلامی و کنار گذاشتن دیگر جناحها نیز بیان نشده است. تضادی در در ابتدای این مقاله وجود دارد، در رابطه با چگونگی انتقال پیام انقالبی و گسترش اسلام در دل آحاد مردم و باالخص ملتها همگام با عدم دخالت در در امور داخلی دیگر کشورهاست. ابهام بنده در عدم توضیح چگونگی این موضوع است که چگونه ما دیگر ملتها را تغذیه انقالبی بکنیم و رسالت اسالمی را در بین آنان ترویج دهیم بدون آنکه در سیاست و امور داخلی کشورها دخالتی نداشته باشیم؟ معنای مبارزه حقطلبانه بدون دخالت در امور دیگران چه میباشد؟ از همه مهمتر داشتن رابطه حسنه با دیگر کشورها در حین اینکه آرمانها و خواستههای نخبگان حاکم ما تغییر نظام بینالملل میباشد، چگونه خواهد بود؟ آیا دیگر کشورها در برابر سیاستها و استراتژیهای تغییر وضع موجود ما واکنش نشان نخواهد داد؟ به راستی دیگر کشورها که از دید نخبگان حاکم ما مستکبر و فاسد و... هستند، به رسالت ما لبیک خواهند گفت بدون هیچگونه عکسالعملی که حاوی نفی افکار ما باشد؟ ابهام موجود دیگر در بین مطالب، بسط دادن قدرت و عدم هرگونه تقلیلگرایی انقالبی که در صورت انجام آن انقالب مورد تهدید قرار خواهد گرفتن و از جریان اصلی منحرف خواهد شدن آن است. شکی نیست که بسط دادن حوزه نفوذ خود نیازمند داشتن قدرت در جنبههای مختلفی همچون نظامی، سیاسی، اقتصادی، دیپلماسی، فرهنگی و... است؛ چنانچه جمهوری اسلامی ایران قدرت الزم را در این زمینه ها نداشته باشد، توانایی رقابت و گسترش قدرت و نفوذ خود را نخواهد داشت.