چین و ژاپن
به نظر میرسد ترامپ ــ حداقل بهطور ضمنی ــ چارچوب «مسئولیت مشترک» را که شی جینپینگ پیشنهاد کرده بود، پذیرفته است.
روزنامهٔ والاستریت ژورنال تأیید میکند که تقریباً بلافاصله پس از تماسش با شی، ترامپ «تماسی با تاکایچی برقرار کرد و به او توصیه نمود که در موضوع تایوان پکن را تحریک نکند» (منبع: wsj.com/politics/natio…).
خود ترامپ در مصاحبه با والاستریت ژورنال تماس خود با ژاپن را اینگونه توجیه کرد:
«روابط آمریکا با چین بسیار خوب است و این برای ژاپن نیز بسیار خوب است، چون ژاپن متحد عزیز و نزدیکی ماست. کنار آمدن با چین چیز بزرگی است برای چین و آمریکا. به نظر من، رئیسجمهور شی بهطور قابل توجهی خرید سویا و سایر محصولات کشاورزی را افزایش خواهد داد و هر چیزی که به نفع کشاورزان ما باشد، به نفع من هم هست.»
یادآوری: آنچه شی در تماس گفت این بود که هر دو کشور آمریکا و چین باید «رویکردی بر پایهٔ برابری، احترام و منفعت متقابل» داشته باشند و باید «میوههای پیروزی جنگ جهانی دوم را بهطور مشترک حفظ کنند»، که به معنای ایفای نقش مدیران مشترک نظم پس از جنگ جهانی دوم با مسئولیت مشترک برای ثبات منطقهای است.
ترامپ با این اقدام و اظهارات خود، به نظر میرسد چارچوب شی را تأیید کرده است، زیرا عملاً نقش مورد نظر آن را اجرا میکند: یعنی یک قدرت بزرگ همتراز که با چین هماهنگ میشود تا ثبات را حفظ کند و آن را «چیز بزرگی برای آمریکا» جلوه میدهد.
تصور کنید اگر این اتفاق در دولت پیشین رخ میداد: هیچ شکی نبود که دولت پیشین بیانیههای قوی و عمومی به نفع ژاپن صادر میکرد، بر تعهدات پیمان امنیتی آمریکا-ژاپن تأکید میکرد و این اختلاف را از منظر دفاع از «نظام بینالملل مبتنی بر قواعد» بازنمایی میکرد.
اما واکنش عمومی نخست ترامپ به بحران این بود که به فاکسنیوز گفت: «بسیاری از متحدان آمریکا هم دوستانش نبودند» و اینکه او «رابطهٔ بسیار خوبی با چین دارد» (x.com/w23a5z7/status…). و اکنون، پس از تقریباً دو هفته سکوت کامل مقامات رسمی آمریکا، ترامپ با شی صحبت کرد و بلافاصله با توکیو تماس گرفت تا از تحریک جلوگیری کند.
تاکایچی، ظاهراً با کمی تردید، این توصیه را پذیرفته است: بعد از تماسش با ترامپ، به پارلمان ژاپن گفت که اظهاراتش دربارهٔ تایوان «غیرعمدی» بوده و «در ادامه، مسئولیت من است که رابطهای جامعتر و مثبتتر با چین بسازم» (japantimes.co.jp/news/2025/11/2…). که دقیقاً یک عذرخواهی نیست اما قطعاً شبیه اصلاح مسیر است.
نتیجهگیری: میدانم که یک رویداد به تنهایی روند ایجاد نمیکند، اما حداقل در این مورد غیرقابل انکار است که ترامپ نقش مدیر مشترک را پذیرفت، نه تضمینکنندهٔ هژمونیک نظم منطقهای. او تماس شی را پذیرفت، میان چین و ژاپن میانجیگری کرد و نتیجه را بهگونهای چارچوببندی کرد که برای همه مفید باشد. این دقیقاً همان چیزی است که «حفظ مشترک میوههای پیروزی جنگ جهانی دوم» در عمل به نظر میرسد.
اینکه آیا این به الگوی رفتار آیندهٔ آمریکا در منطقه تبدیل شود یا نه، هنوز مشخص نیست، اما سابقهای برای آن ایجاد شده است.