«وزارت خارجهٔ چین به‌طور علنی نسبت به موضع ژاپن دربارهٔ مسئلهٔ تایوان هشدار داده است. به‌عنوان نمونه، سخنگوی چینی، لین جیان، به ژاپن گفته است که باید «بازی با آتش در موضوع تایوان را متوقف کند» و این‌که «کسانی که با آتش بازی می‌کنند، با همان آتش نابود خواهند شد».
در یک مورد، کنسول‌کل چین در اوزاکا، شُوِه جیان، تهدیدی را منتشر کرد (و سپس حذف کرد) مبنی بر این‌که «آن گردنِ کثیف را بدون لحظه‌ای تردید قطع خواهیم کرد».
این نوع زبان، تشدید قابل‌توجهی در لحن است: تهدیدهای آشکار، نه فقط اعتراضات دیپلماتیک.

پکن اخیراً سفیر ژاپن را در اعتراض به اظهارات مقام‌های سیاسی ژاپن احضار کرد. بنا بر یک منبع رسانه‌ای چینی‌زبان، این نخستین باری بود که ژاپن «تهدید به استفاده از زور علیه چین» کرده است و چین از توکیو خواستار اصلاح این موضع شد.

ژاپن نقش روزافزونی در چارچوب تحت رهبری آمریکا برای بازدارندگی در برابر تهاجم چین، به‌ویژه در موضوع تایوان، پیدا کرده است. چین حمایت ژاپن از تایوان یا هم‌سویی آن با راهبرد هندـ‌اقیانوسیهٔ آمریکا را دخالت در «منافع هسته‌ای» خود می‌داند (تمامیت ارضی و اصل چین واحد).

افزایش تند و تیز لحن چین علیه ژاپن، یک حادثهٔ دیپلماتیک پراکنده نیست؛ بلکه جلوه‌ای ساختاری از جنگ سردِ ۲ است؛ جایی که محور «اژدهابَر» (هم‌افزایی راهبردی چین–روسیه) به‌طور آشکار نظام اتحادهای تحت رهبری آمریکا را به چالش می‌کشد. ژاپن، مهم‌ترین متحد آمریکا در هندـ‌اقیانوسیه، اکنون در خط مقدم این رویارویی ساختاری قرار دارد. ژاپن همان پایگاه عملیاتیِ پیشرو برای قدرت‌افکنی ایالات متحده در زنجیرهٔ جزایر اول و دوم است؛ لنگر لجستیکی و سیاسی در هر سناریوی دفاع از تایوان و بازیگری دفاعیِ در حال صعود که در حال کنار گذاشتن محدودیت‌های پساجنگی خود است.

لحن تهاجمی چین مانند «بازی با آتش» و «قطع کردن آن گردن کثیف» بخشی از یک کارزار حساب‌شده برای ترساندن ژاپن از تعمیق هماهنگی با آمریکا، بازداشتن آن از هرگونه دخالت در جنگ احتمالی تایوان، و آزمودن اعتبار اتحاد آمریکا–ژاپن است؛ همان‌گونه که روسیه در برابر شرق ناتو همین الگو را دنبال می‌کند.
این همان الگوی فشار و ارعاب است که روسیه دربارهٔ لهستان و کشورهای بالتیک اعمال می‌کند و چین دربارهٔ فیلیپین.

ژاپن اکنون یک نقطهٔ اصطکاک اصلی در جنگ سرد ۲ میان آمریکا و محور اژدهابَر است و تایوان برای چین همان جایگاهی را دارد که اوکراین برای روسیه دارد. مشابه «پردهٔ آهنین ۲» در اروپا، در منطق جنگ سرد ۲، تایوان اکنون «برلینِ هندـ‌اقیانوسیه» است.

برای پیروزی در رقابت تایوان، چین تلاش خواهد کرد تدارکات آمریکا را مختل کند و از وابستگی‌های اقتصادی واشنگتن به پکن بهره ببرد؛ متحدانی مانند ژاپن را مرعوب یا بی‌اثر کند؛ در آن‌ها شکاف سیاسی ایجاد کند؛ هزینهٔ مشارکتشان را بالا ببرد و هر قالب همکاریِ تحت رهبری آمریکا را تضعیف کند.
این همان تقسیم‌کار زنده و واقعیِ محور اژدهابَر است.

ژاپن دیگر بازیگری درجه‌دو نیست. این کشور اکنون بخشی از «جبههٔ شرقی» هندـ‌اقیانوسیه شده است؛ ستون فقرات صنعتی، کشور خط مقدم، و صحنه‌ای تعیین‌کننده برای آیندهٔ جنگ سرد ۲.»